نشست منطقهی تهران یا حدیث حاضر – همیشه غایب!
همانگونه که در داخلِ افغانستان، با حذف اصل شهروندی، تبعیض از «استثنا» به «قاعده» تبدیل شده و تصمیمها در انحصار یک اقلیت الیگارشیک میچرخد، در بیرون هم همان منطق با لباس دیپلماتیک تکرار میشود.
بازیگران خارجی افغانستان را به یک پروندهی پیچیده و کلاف سردرگم تقلیل میدهند. حتی تمایلی وجود ندارد که افغانستان به عنوان یک جامعه دارای مطالبات واقعی و دارای حق شناخته شود.
هم چنانکه در داخل، مردم “موضوع حکومتداری” میشوند؛ در خارج، افغانستان “موضوع امنیت” و “موضوع مهاجران” و “موضوع مرز” میشود. در هر دو سطح، سوژه اصلی حذف میشود تا تصمیمگیرندهگان بیهزینه تصمیم بگیرند.
یعنی هردو تابع یک منطق و دارای کارکرد همسان ومشابه می باشند.
این همسانی اتفاقی نیست. حذف مردم از سیاست داخلی، راه را برای سیاست خارجیِ بیصدا باز میکند. وقتی در کابل نمایندگی واقعی وجود ندارد، نشستهای منطقهای هم راحتتر به «مدیریت پیامدها» تبدیل میشوند. بازیگران منطقهی حرف از ثبات میزنند، اما ثبات را نه به معنای رضایت اجتماعی و عدالت، بلکه به معنای خاموش نگهداشتن آتش تعریف میکنند. همانگونه که در مناسبات داخلی، قدرت حاکم برای دوام نظم الیگارشیکی خود، مردم را سرکوب میکند، در بیرون نیز بازیگران برای آرامش خود، نمایندگی را دور میزنند و نشستها را در غیبت نمایندگان واقعی مردم افغانستان برگزار میکنند. خروجی هر دو قاعده داخلی و خارجی یکی است. تصمیمهای بزرگ، بدون صاحبان واقعی سرنوشت.
از اینرو مطالبه مردم افغانستان و شهروندان این کشور در هردوحوزه داخلی و خارجی معلوم است. همانگونه که مردمِ تحت ستم در داخل، به رسمیت شناسی خود وحق ورود به حلقه تصمیمگیری را نسبت به سرنوشت خود میخواهند، در سطح خارجی هم مطالبهی اول آنها این است که افغانستان در غیبت نمایندگان شهروندان افغانستان مدیریت نشود. نه صندلی نمادین، گره کور افغانستان را باز میتواند و نه دعوتنامهی تزئینی کدام تأثیری را بر جای میگذارد؛ بلکه سازوکار الزامآور برای حضور نمایندگان واقعی جامعه، شفافیت در مذاکرات، و پاسخگویی طرفها، یک امر ضروری و حیاتی است. همانگونه که در داخل، سیاستِ بدون شهروندی فقط تولید تبعیض میکند و فرصتها را از افغانستان میگیرد، در خارج هم تصمیمگیری بدون نمایندگی فقط تولید بحران میکند. بحران امروز را میپوشاند تا فردا با هزینهی بیشتر برگردد.
به بیان روشنتر اگر در داخل “حکومتِ بدون مردم” فاجعه است، در بیرون هم “صلحِ بدون مردم” فریب است. افغانستان تا زمانی که هم در خانه و هم در جهان از حق نمایندگی محروم بماند، همین “حاضرِ غایب” خواهد بود. همیشه روی میز، هرگز پشت میز
Afghanistan Citizens Party