نابودی بنیان‌های همبستگی ملی با سیاست‌های قومی طالبان

افغانستان یکی از معدود کشورهای جهان است که روند دولت-ملت‌سازی در آن ناکام بوده و همبستگی ملی کمرنگ است. در دو دهه نخست قرن بیست و یکم بیشترین تلاش در راستای ملت‌سازی و ارتقای همبستگی ملی صورت گرفت. ساختارهای قانونی، نهادهای آموزشی، ورزش‌کاران، فعالان مدنی و رسانه‌ها همه و همه تلاش کردند تا سطح همبستگی ملی را افزایش دهند. منطق همبستگی ملی مشخص است؛ همه اقوام و پیروان تمامی مذاهب نمادها و نمایندگان خود را در قدرت ببینند، همه از خدمات یکسان دولتی برخوردار باشند و همه شهروندان با هم برابر تلقی شوند. هرچند تلاش‌های یاد شده عاری از کاستی نبوده و با چالش‌های نیز مواجهه بود، اما دست‌آوردها در تاریخ معاصر کشور بی‌پیشینه و بی‌نظیر به شمار می‌رود.
با بازگشت طالبان به قدرت نه تنها این روند متوقف شد که این گروه به عنوان طلایه‌دار سیاست‌های قوم‌محورانه مسیر کاملا معکوس را در پیش گرفت. اگر دیگر دست‌آوردهای دو دهه جمهوری در سایه حاکمیت طالبان نابود شده‌اند، نفرت‌های قومی اما به صورت فاجعه‌باری تشدید شده و تعمیق می‌شود. از زمانی که کابینه موقت طالبان در سپتامبر ۲۰۲۱ اعلام گردید و افرادی نادری از گروه‌های قومی تاجیک و ازبیک نیز در آن جمع دیده می‌شد، اوضاع بسیار تغییر کرده است. طالبان متعلق به دیگر گروه‌های قومی به اشکال مختلف قلع و قمع شده‌اند. سلب صلاحیت، بازداشت و ترور و اعدام از رایج‌ترین اشکال نابودی اعضای غیر پشتون این گروه است. سرنوشت مخدوم عالم ازبیک‌تبار، مولوی مهدی هزاره و صلاحیت صلاح الدین ایوبی از فرماندهان برجسته ازبیک‌تبار، تنها چند نمونه از تصفیه‌های درون گروهی است که با گرایش قومی صورت گرفته است.
از جانب دیگر منابع محلی نزدیک به قاری فصیح‌الدین تاجیک‌تبار که عنوان سمبلیک رئیس ستاد ارتش طالبان را یدک می‌کشد، نیز عدم صلاحیت وی را مدت‌ها پیش تأیید کرده بودند. در تازه‌ترین مورد اما تقابل در بدخشان جدی‌تر و آشکارتر از پیش گردیده و مقامات ارشد ولایت بدخشان که وفادار به فصیح الدین بوده‌اند با فرمان منسوب به ملا هیبت الله برکنار شده‌اند. علاوه بر این فارسی ‌ستیزی، حمایت از خشونت کوچی‌ها علیه ده‌نشینان، قتل‌های هدفمند، انفجارهای سازماندهی شده، بازداشت‌های خودسرانه و توام با توهین و تحقیر دختران از مناطق مشخص، از دیگر مثال‌های خصومت طالبان با اقوام غیر پشتون است. هرچند رقابت قبیله‌ای در درون طالبان پشتون نیز دیده می‌شود و تلاش قندهاری‌ها برای مهار شبکه حقانی و تضعیف پشتون‌های غلجایی و مشرقی انکار ناپذیر است، اما به میزان تصفیه دیگر اقوام، عریان نیست.
بر این اساس، بنیان‌های همبستگی نسبی ملی توسط طالبان ویران و تخم کینه و نفرت قومی در اعماق وجو نسل‌های آینده کاشته می‌شود. تداوم این روند می‌تواند زمینه‌های اندک دولت- ملت‌سازی را کاملا از بین برده خصومت قومی در کشور را نهادینه کند. خصومت قومی و خصومت مذهبی در کشور ناپایدار مثل افغانستان فاجعه‌ای که هیچ کس از شعله‌های آتش آن در امان نخواهد بود.

 

درباره ی ayobj954@gmail.com

مطلب پیشنهادی

فرمت مسکو؛ اشتراک پرسش_برانگیز طالبان

فرمت مسکو؛ اشتراک پرسش برانگیز طالبان

قرار است جمعه پیش رو پنجمین دور از سلسله‌ نشست‌های مشورتی موسوم به «فرمت مسکو»، …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *