حزب شهروندان افغانستان وچالش های پیش رو

محمدنبی سروری

مقدمه:

اولین جرقه ظهور احزاب سیاسی در افغانستان از اوایل قرن بیستم با نهضت مشروطه خواهان در دوران حکومت حبیب الله خان آغاز شد که ناموفق بود! احزاب سیاسی طی صدسال اخیر فراز ونشیب های فراوان را تجربه نمودند ولی  یک حزب سیاسی به معنای واقعی آن که بتواند فرا جناحی وفراقومی عمل نماید در جامعه چند قومیتی افغانستان جای پا باز نماید؛ هرگز شکل نگرفت وفعالیت های سیاسی آنها  فرجام خوبی نداشتند! بحران های تاریخی چند دهه قبل در کشورکه هنوز هم جریان دارد؛ در حقیقت زایده کار کردهای ضعیف احزاب سیاسی قبلی بوده است! با توجه به وضعیت نامطلوب و شکننده ای سیاسی موجود در افغانستان ومسلط ساختن گروهک بنیادگرای طالبان بر سرنوشت جمعی ساکنان آن سرزمین که از بی اتفاقی وبی برنامه ای رهبران مجاهدین وناشی گری های آنان نسبت به سیاست وقدرت نشئت گرفت؛ میتوان حاکمیت غاصبانه وجباری طالبان را به عنوان یک فاجعه ای ملی به تمام معنا پنداشت که بدون شک به عنوان محصول بی لیاقتی آنان برای جامعه افغانستان به ارث گذاشته شد! در چنین حالتی فرزندان وفادار به میهن نخبگان اجتماعی- سیاسی قوم؛ متشکل از اقشار مختلف جامعه  که دارای اهداف مشترک که همانا نجات کشور از شر اشغالگران طالبانی، حراست از منافع ملی افغانستان وتأمین امنیت شهروندان آن سرزمین می باشد؛ از اقصی نقاط مختلف جهان تجميع قواء نموده اند؛ تا حاکم برمقدرات سیاسی مملکت خویش باشند!

ظهور حزب شهروندان افغانستان را  میتوان به عنوان یک حزب به تمام معنا مدرن، دارای اهداف مدون به معرفی گرفت که باعزم راسخ وجدیت تمام وکمال پا به عرصه ای رقابتهای سیاسی در مملکت گذاشته است وبا در نظرداشت جو نامطلوب حاکم بر اوضاع اجتماعی در کشور؛ تلاش می کند که از تمامیت ارضی کشور خویش دفاع نماید که به طور حتم در راستای مبارزات نفس گیر کسب استقلال مملکت با چالش های عدیده ای دست پنحه نرم کند! لذا در ارتباط  با برخی از چالش های موجود واحتمالی  فرا روی این حزب جوان و نوظهور که در عرصه فعالیتهای داخلی وخارجی با آنها مواجه خواهد شد تلاش می‌شود‌؛ مطالبی تدارک دیده شود و تقدیم حضور شما خواندگان محترم گردد.

1.چالش های داخلی

نخست سعی میشود که به چالش های داخلی که حزب شهروندان افغانستان با آن مواجه خواهد شد قرار ذیل پرداخته شود!

الف:

چالش امنیتی؛ خوانندگان عزیز به خوبی شاهد هستند که ناامنی های گسترده که تمام ابعاد زندگی انسان افغانستانی را احاطه کرده است.  در مجموع قریب به اکثریت شهروندان کشور امنیت جانی، مالی وآسایش روحی ندارند! مردم به جرم قومیت، جنسیت، زبان و باورهای فکری مورد تعصب عریان ودهشتناک رژیم غاصب طالبانی قرار میگیرند وقدرت وحکومت را انحصاری کرده است! حزب شهروندان افغانستان که تأمین امنیت برای هموطنان عزیز را جزء  اولویت های اهداف خود میداند؛ لذا برای حزب چگونگی حراست از آنان وبستر سازی مناسب امنیتی لازم؛ به اثر فعالیت های اعضای حزب یکی از چالش های بزرگ محسوب می‌شود! در گام نخست جلب وجذب نمودن بدون خطر اعضای جدید که در راستای تأمین امنیت جمعی مبارزه خواهند نمود از اهمیت  ویژه ای باید برخوردار باشد؛ زیرا این نیرو ها هستند که مسؤليت تأمين امنيت عمومي را عهده دار میسوند و پیاده نمودن عدالت اجتماعی در جامعه را سازماندهی و  مدیریت خواهند کرد!

ب:

چالش های فرهنگی-اجتماعی؛ جامعه افغانستانی مان یک جامعه دوقطبی  سنتی- روشنفکری می باشد که نیاز جدی به اصلاحات ساختاری جامعه دارد! فعالیت احزاب سیاسی جدید در چنین جامعه ای وآنهم در ابن مقطع از زمان؛ بسیارهم چالش زا وطاقت فرسا می باشد! اعضای جامعه سنتی مخالف هرنوع تغیر بنیادی در زیر ساخت های اجتماعی می باشند و آنان ارزش های به ارث مانده از نیاکان خود را ارجمند وگرامی؛ می پندارند وسعی در حراست ازآنها دارند!

از جانب دیگر قطب روشنفکری جامعه به دنبال تغیر ساختار ها وایجاد اصلاحات بنیادی در جامعه هستند ومیخواهند ارزش های مدرن را جاگزین ارزشهای سنتی کنند! این در حالی است که عبور از یک جامعه سنتی ورسیدن به یک جامعه مدرن که بستری مناسب  برای شکل گیری ورشد دموکراسی در جامعه شود‌؛ در ذات خود مشکل ساز خواهد بود که برای بیرون رفت از این بحران؛ نیاز به جذب وجلب افراد مسلکی وهمچنان تربیت کادر های مسلکی جدید و قابل توجهی می باشد که همزمان از ظرفیتهای انسانی افراد تحصیل کرده موجود؛ برای ارتقاء بخشیدن توانمدی های افراد جدید الشمول یاری گرفته شود که در حال حاضر‌‌؛ در داخل کشور باچالش های فراوان مواجه می باشد! رژیم طالبان که موانع تحصیلی جدی را برای محصلین بوجود آورده است وتمام سعی آنان نیز حمایت از سنتهای نهادینه شده در مناطق قبایلی ونشر وترویج  آن در سایر نقاط کشور از طریق مدارس دینی؛ یکی از موانع جدی فرار روی حزب شهروندان افغانستان بوده و امکان فعالیت‌های بنیادی برای حزب را نیز محدود ساخته است! لذا با پلانگذاری های بنیادی وهماهنگی میان اعضای داخلی وبیرون مرزی حزب در راستای ارایه خدمات ارزنده ای فرهنگی به صورت آهسته وپیوسته  و جامعه را به سوی خود بیداری سمت وسو دادن وفرصت را برای ایجاد تغیر اندیشه ای نوین در جامعه مهیا نمودن؛ طی نمودن یک مسیری بسیار دشوار گذر خواهد بود!

ج:

بی اعتمادی مردم به احزاب سیاسی! احزاب سیاسی در افغانستان‌، در طول تاریخ از ارایه خدمات اجتماعی ورهبری سالم حکومت داری در کشور عاجز بوده اند! هر حزب وگروه سیاسی که قدرت را در اختیار گرفته است؛ تمام سعی وتلاش خود را صرف انحصار گرایی قدرت توسط یک قشر وقوم  خاص از جامعه کرده است که  با آن وجه مشترک تباری ولسانی داشته است!  برای برداشتن این چالش بزرگ از سر راه حزب؛ نیاز به ارایه خدمات آگاهی بخش، فرهنگی از طریق رسانه ها، سایت ها وفضای مجازی می باشد که باید در کانون توجه بیشتری از اعضای فعال حزب قرار بگیرد وارایه خدمات مفید اینچنینی که حامل اصلاحات ساختارهای اجتماعی باشد در اشرایط فعلی افغانستان؛ بسیار هزینه بردار خواهد بود؛ در حال که حزب از منابع عایداتی اقتصادی ثابت وکافی برخوردار نیست! نو آوری وایجاد اصلاحات در جامعه که یک ضرورت اجتماعی است؛ نیازمند بنیانگذاری یک شبکه فعال مرکب از پرسنل مسلکی در حد کافی وباحمایتهای مالی از جانب حزب می باشد!

د:

تغیر نظام سیاسی در کشور؛ این مورد یکی از بزرگترین چالش های پیش روی حزب شهروندان افغانستان است! حزب شهروندان افغانستان به دنبال ایجاد یک نظام سیاسی دموکراتیک در کشور می باشد که برخاسته از اراده مردم و از مجرای انتخابات باشد؛ در حالیکه رژیم غاصب طالبانی که خود را نماینده آسمانها، قیم وصاحب اختیار مردم خیال میکنند! برای رسیدن به این هدف؛ حزب شهروندان افغانستان ناگزیر است که  مسیر های بسیار خطرناک وپر پیج وخمی را بپیماید! تغیر نظام سیاسی در کشور نیاز به حمایت مردم دارد؛ حزب باید مهارت بسیح کردن مردم را در مبارزه نرم وسخت با توجه به وضعیت زمانی ومکانی را داشته باشد! بدتر از آن اینکه سیاست در افغانستان تأثیرپذیری بیستری  از بیرون دارد وتنها حمایت مردم افغانستان هم کافی نیست! برای برقراری ارتباطات لازم با کشورهای دخیل در منازعات قدرت وسیاست در افغانستان که به صورت نیابتی نبرد عمالان آنان در آن جغرافیا جریان  دارد؛ نیاز به لابی گری هوشمندانه می باشد که در ضمن تمایل نشان دادن به همکاری دو ویاجند جانبه، بر بنیاد منافع مشترک با آنها؛ بتواند میزان آلایندگی ومسری بودن  جنایات ضد بشری طالبان وخطری که در آینده از طريق طالبان جهان را تهدید خواهد کرد را به عنوان یک زنگ خطر به آنان منتقل نموده وحمایت آنها را باخود داشته باشد!

2.چالش های خارجی

الف:

راجستر نمودن حزب؛ از اینکه حزب شهروندان افغانستان در خارج از جغرافیای آن کشور به عنوان یک حزب سیاسی در تبعید بنیانگذاری شده است‌، نیاز مبرم به راجستر شدن دارد و محقق شدن این امر؛ تسهیل کننده فعالیت های سیاسی حزب در عرصه بین الملل میشود که برای حزب شهروندان افغانستان حایز اهمیت ویژه ای می خواهد بود! از آنجایکه قدرتهای بزرگ جهانی منافع قابل تعريف خودرا در جغرافیای افغانستان دارند؛  حزب  میتواند با سمت وسو دادن منافع خود با منافع مشترک دولتها وملتها که در عرصه بین‌الملل ومنطقه وجود دارند؛ این چالش را تبدیل به فرصت نماید وحمایت کشوری را برای همکاری با حزب در این مورد  فراهم سازد! باتوجه به سیاست های انسان دوستانه کشور دوست فرانسه در قبال اقوام آسیب پذیر افغانستان وحضور طولانی مدت آنکشور به ویژه از دوران جنگ سرد که داکتران فرانسوی را  در اقصی نقاط از افغانستان اعزام مینمود وآنان به زخمی ها و مردم فقیر افغانستان خدمات صحی مجانی  ارایه میدادند و در ضمن به دنبال منافع سیاسی خود نیز بودند وهستند! اکنون این کشور که میزبانی افتتاح حزب شهروندان افغانستان را در پارلمان خود دارد؛ موضوع تاجایی برای کشور فرانسه جنبه حیثیتی پیدا می کند ومسئولیت اخلاقی ایجاد میکند! برای حزب مهم خواهد که چگونه این جالش را تبدیل به فرصت خواهد کرد!

ب:

پراگندگی سکونت اعضای حزب از لحاظ جغرافیایی؛ اعضای حزب شهروندان افغانستان در چند قاره از جهان سکنی گزین هستند واین مسأله موحب میشود که اعضای حزب در صورت نیاز به برگزاری جلسات حضوری در شرایط های اضطراری؛ هزینه های فراونی را متحمل شود که حزب قادر به پرداخت هزینه های مسافرتی اعضای خود در حال حاضر نیست! اینکه حزب چگونه میتواند چالش زدایی نموده وتسهیل کننده امکانات سفر برای اعضای حزب باشد را به مشکل می‌شود؛ پیش بینی نمود!

ج:

برقراری ارتباط با کشورها و سازمان های بین المللی؛ برای احزاب سیاسی چون حزب شهروندان افغانستان که برای اولین بار گامهای برقراری  ارتباطات خود را در عرصه بین المل با کشور ها وسازمانهای بین المللی برمیدارد؛ نیز مشکل خواهد بود! برقراری ارتباط مؤثر با کشور ها وسازمانهای بین المللی، باتوجه به رقابت های شدید وتضاد منافع که میان واحدهای سیاسی  در جغرافیای افغانستان  وجود دارد؛  کاری ساده ای نخواهد بود! ازجانب دیگر کشورهای غربی از دوران جنگ سرد بدینسو شاهد حضور چند دهه ای لابی های فاشیسم که شعار شان ملی واهداف آنان انحصار قدرت در افغانستان بوده است؛ فضای خارج را به نوعی آلوده نموده اند ونتیجه لابی گری های آنان نیز که سپردن قدرت به طالبان را در کارنانه خود دارند؛ موفق عمل کردند !  برای حزب شهروندان افغانستان بسیار حیاتی وتعین کننده خواهد بود که جهان را چگونه متقاعد بسازد که حمایت از رژیم غاصب طالبانی، صلح وامنیت جهانی را در مخاطره قرار میدهد ومردم افغانستان سزاوار داشتن حق حاکمیت ملی خود هستند وموجودیت یک نظام سیاسی مردم محور ودموکراتیک به خیر وصلاح مردم افغانستان وجامعه جهانی می باشد!

به این ترتیب چالشرهای داخلی و خارجی نشان دهنده،  مسیر سخت و دشواری است که در مقابل حزب شهروندان افغانستان قرار دارد. این چالش ها به معنای نبود امکان فعالیت سیاسی نیست بلکه نشان دهنده نیاز به همت بیشتر و تلاش بیشتر است. به عنوان عضوی از حزب شهروندان افغانستان وعضوی از جامعه افغانستان ارزو می کنم که حزب بتواند بر این چالش ها فایق بیاید.

درباره ی ayobj954@gmail.com

مطلب پیشنهادی

نشست تهران در غیبت کابل

نشست تهران در غیبت کابل یا غیبت مردم افغانستان؟

هر نشستی، چه منطقه‌ای و چه بین‌المللی، اگر بدون حضور و مشارکت نمایندگان واقعی مردم …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *