مقدمه
افغانستان کنونی، سرزمین اقوام و تبارهای گوناگون، دارای پیشینهی تاریخی و تمدنی درخشان و بهرهمند از فرهنگ غنی و پیشتاز بوده است. به رغم این سابقهی درخشان، در دو و نیم قرن گذشته و بهخصوص چهار دههی اخیر، نه تنها شاهد توقف تاریخی در کشور خود بودیم، بلکه گرفتار عقبگرد تاریخی، انحطاط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شدیم و خونینترین تحولات سیاسی و نظامی را تجربه کردیم. «حزب شهروندان افغانستان» که با مشارکت جمعی از فعالان دانشگاهی، سیاسی، اجتماعی، مدنی و اقتصادی کشور تشکیل شده است، نقش عوامل خارجی در بحران کنونی افغانستان را نادیده نمیگیرد. با این حال، باور دارد که عوامل داخلی مانند برتریجوییهای قومی و قبیلهای، بنیادگرایی مذهبی و رویکرد انحصارطلبانه در عرصهی سیاسی کشور از دلایل اصلی بیثباتی سیاسی و بحرانهای چند دههی اخیر و امروزِ افغانستان است. در دو و نیم قرن گذشته و هم اکنون؛ قدرت سیاسی به مثابهی ابزاری در دست گروهی اقلیت قرار داشته و اکثریت جامعه از ورود به دالان قدرت ممانعت گردیده و بیگانه پنداشته شدهاند. قبایل و خاندانهای حاکم با نگاه مالکانه به افغانستان و براساس دیدگاه برتریجویانهی قومی، قبیلهای و تباری، قدرت را نه به عنوان ابزار خدمترسانی به مردم، بلکه به عنوان وسیلهای برای حذف و سرکوب اکثریت شهروندان افغانستان به کار گرفتهاند. این رویه در طول دو دههی گذشته نیز در قالب دموکراسی صوری تداوم یافت و یکی از عوامل سقوط نظام جمهوری در کشور بود.
حزب شهروندان افغانستان باور دارد که افغانستان، خانهی همه اقوام و متعلق به تمامی مردمان ساکن در کشور است. ما بر اصل بنیادین حقوق شهروندی و حق تعیین سرنوشت برای تمامی شهروندان افغانستان تأکید میورزیم و خواهان مشارکت مالکانه و معنادار تمامی اقوام و اقشار مختلف افغانستان در تصمیمگیریهای کلان ملی بر اساس حقوق شهروندی و شعاع وجودیشان هستیم. ما باور داریم که با ایجاد یک بسترِ سیاسی با قاعدهی وسیع مردمی و انسجام گروههای پراکندهی همسو و با ارائه راهکارهای عملی سیاسی، بخش مهمی از چالشهای بحرانزا در افغانستان برطرف خواهد شد.
الف) اهداف حزب
با توجه به موارد ذکر شده، حزب شهروندان افغانستان برای تغییر وضعیت نامطلوب کنونی و تأمین حقوق اساسی شهروندان، اهداف ذیل را دنبال میکند:
1. اهداف سیاسی
سیاست به عنوان برجستهترین حق شهروندی مربوط به حوزهی عمومی و متعلق به همگان است و تنها استقرار یک نظام دموکراتیک، غیرمتمرکز و پاسخگو در افغانستان، میتواند حقوق اساسی همهی شهروندان را تأمین نماید. با تاکید بر مفهوم «شهروند» و تعهد بر اصل «حقوق شهروندی» و استقرار نظام غیرمتمرکز در کشور، حزب شهروندان افغانستان در عرصهی سیاسی اهداف ذیل را دنبال میکند:
1-1. حفظ تمامیت ارضی کشور در چارچوب مرزهای تعریف شدهی کنونی و دوری جستن از تمام مناقشات سرزمینی با همسایگان.
1-2. استقرار نظام غیرمتمرکزِ سیاسی و اداری در کشور که این هدف با توجه به بافت اجتماعی افغانستان و نیز تجارب گذشته، تنها از طریق استقرار یک نظام سیاسی مبتنی بر فدرالیسم و ساختار پارلمانی، قابل تحقق خواهد بود.
1-3. تثبیت عناصر دموکراتیک، شهروندمحور و کارآمد در نظام سیاسی آینده.
1-4. به میدان آوردن نسل جدید فعالان و رهبران سیاسیِ ملیگرا، با دغدغه و دارای درک عمیق از مناسبات منطقهای و بینالمللی و عاری از وابستگی به بازیگران بیرونی به منظور رهایی کشور از وضعیت میدان بودن برای رقابتهای امنیتی و نیابتیِ قدرتهای منطقهای و جهانی.
1-5. تحقق تکثر سیاسی، مبارزه با فرهنگ سیاسی اربابسالاری، جلوگیری از میراثی شدن قدرت در همهی سطوح و مبارزه با انحصار قدرت در میان افراد و خانوادههای معدودی که با داعیهی نمایندگی از اقوام کشور، عملاً سیاست را به یک کالای انحصاری خانوادگی تبدیل نمایند.
1-6. تحکیم حاکمیت قانون در همهی حوزهها و در تمامی مناسبات شهروندان با دولت.
1-7. تفکیک و استقلال قوا به معنای واقعی کلمه و رهایی دو قوهی قضائیه و مقننه از سلطهی قوهی مجریه که با تحقق نظام پارلمانی و سنجش تدابیر و تدوین اصولی در قانون اساسی آینده، محقق خواهد شد.
1-8. محو انواع تبعیض و انحصارگرایی و نهادینه کردن مفهوم «شهروندی» در مناسبات سیاسی جامعه.
1-9. ترویج و تحکیم حزبسالاری و فرهنگ حزبی در امر حکومتداری و کسب قدرت از طریق انتخابات سراسری، شفاف و عادلانه.
1-10. پایان دادن به نسلکشی و کشتار هدفمند گروههای خاصی قومی و اجتماعی در افغانستان.
1-11. محو تروریزم مذهبی و بنیادگرایی دینی در ابعاد مختلف آن.
1-12. تحکیم حقوق و آزادیهای اساسی شهروندان (آزادی بیان، عقیده، اجتماعات، حق کار و شغل، مشارکت سیاسی و تأمین حقوق بنیادین زنان، کودکان، افراد دارای معلولیت و سایر گروههای اجتماعی آسیبپذیر).
1-13. تغییر نقش بینالمللی افغانستان و بازیابی وجههی تاریخی و هویت ملیِ مبتنی بر عناصر فرهنگی مثبت برای جامعه که سبب افزایش اعتبار بینالمللی کشور در سطح نظام بینالملل شود.
1-14. تأمین استقلال واقعی افغانستان و رعایت اصول دیپلماسی سازنده با بازیگران منطقهای و بینالمللی.
1-15. حسن همجواری و همزیستی مسالمتآمیز با همسایگان.
2. اهداف امنیتی و صلحسازی
تحولات و رخدادهای چند دههی اخیر نشان داد که افزون بر نقش عوامل خارجی در بیثباتی سیاسی و سقوطهای متدوام در افغانستان، عامل اصلی این بحران دوامدار و فراگیر پدیدهی داخلی است و این عامل در لایههای اجتماعی و نیز در ماهیت بینش و نوع کنش کارگزاران سیاسی نهفته است. قبیلهسالاری، خودکامگی، انحصار قدرت، افراطیگری دینی و مذهبی، سوء مدیریت کارگزاران سیاسی و نظامی از عوامل اصلی و داخلی پدیدهی بیثباتی، تداوم بحران و بازتولید چرخهی ناامنی در کشور بوده و زمینهساز مداخلات بیرونی و جنگ نیابتی رقبای منطقهای و بینالمللی در کشور شده است. با توجه به نکات فوق، حزب شهروندان افغانستان با هدف کلی تأمین ثبات دائمی و امنیت سرتاسری، در بخش صلحسازی و امنیت پایدار، بر اهداف ذیل تاکید میورزد:
2-1. گذار تاریخی افغانستان از چرخهی متداوم بحران و منازعه به سمت ایجاد وضعیت صلح پایدار و این کار فقط با حاکم ساختن اصل شهروندی در همه مناسبات سیاسی و اجتماعی ممکن است.
2-2. جلوگیری از مداخلات گسترده و مخرب بازیگران بیرونی و دستگاههای استخباراتی ـ امنیتی بیگانه در مناسبات سیاسی کشور.
2-3. تغییر وضعیت افغانستان از کشور حائل (که به محل برخورد منافع قدرتهای منطقهای، جهانی و بازیهای امنیتیِ نیابتی آنها با یکدیگر تبدیل شده است) به کشور دارای استقلال، ثبات سیاسی و حاکمیت سرزمینی.
2-4. برقراری صلح واقعی و عادلانه با تاکید بر تحقق اصل عدالت اجتماعی و حاکم ساختن اصل شهروندی در کشور.
2-5. حمایت از ایجاد قوای مسلحِ ملی، براساس اصل شایستهسالاری و غیروابسته به جریانهای سیاسی به منظور تضمین امنیت سرتاسری.
2-6. خلع سِلاح عمومی بهویژه گروههای مسلح غیرمسئول.
2-7. ایجاد فضای مثبت و تقویت روحیه همدیگرپذیری بین همه شهروندان.
2-8. از میان برداشتن زمینههای بنیادین و عوامل زیربنایی (عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی) جرم و جنایت در جامعه.
2-9. پرهیز از ادعای ارضی بدون پشتوانهی حقوقی علیه کشورهای دیگر و داعیههای خلاف اصول حاکم در عرصه حقوق بینالملل که درواقع این نوع داعیههای حساسیتزا تا کنون سبب شده است برخی همسایگان به منظور جلوگیری از تحقق این داعیهها، در خلق بحران و بیثباتی در افغانستان نقش منفی ایفا کند و هوادار بیثباتی در کشور ما باشد.
3. اهداف فرهنگی و اجتماعی
فرهنگ، تار و پود اصلی زندگی اجتماعی و جوامع انسانی است و تمامی ابعاد دیگر توسعه و ترقی یا بحران و عقبگرد اجتماعی و سیاسی، متأثر از فرهنگ و عناصر فرهنگی یک جامعه است. فرهنگ سیاسی حاکم بر یک جامعه نیز مولود فرهنگ عمومی و متأثر از مؤلفهها و عناصر آن است. به همین دلیل، بحران فراگیر کنونی در کشور تا اندازهی زیادی ریشههای فرهنگی دارد. با توجه به این حقیقت، ما نیازمند توجه ویژه به فرهنگ جامعه و اصلاح و بهبود آن هستیم. افغانستان به مثابهی خانهی مشترک برای تمام شهروندان، ملک مطلق هیچ شخص یا گروه قومی نیست تا بر آن و سرنوشت مردم آن، حق مالکیت انحصاری داشته باشند. ما مدافع تکثر فرهنگی، رواداری و تعامل مثبت میان خردهفرهنگها در کشور هستیم. منطق توسعه و پیشرفت در اکثر کشورهای توسعهیافته نیز نشان داده است که تنوعات تباری و فرهنگی در یک سرزمین، نه تنها باعث عقبگرد در این جوامع نگردیده، بلکه توسعه و رفاه را به ارمغان آورده است.
با توجه به تنوعات قومی، مذهبی و فرهنگی در افغانستان، حزب شهروندان با تأکید بر اصل اساسی عدالت اجتماعی به عنوان زیربنای زندگی جمعی صلحآمیز و مبتنی بر کرامت انسانی، همدیگرپذیری و تساهل، اهداف ذیل را به عنوان راه حل معضلات اجتماعی افغانستان میداند و برای تحقق آن تلاش خواهد ورزید:
3-1. تأمین عدالت اجتماعی به عنوان زیربناییترین اصل زندگی جمعی بر مبنای پدیدهی شهروندی و محو هرگونه تبعیض بر مبنای قومیت، مذهب، جنسیت یا سایر تفاوتهای طبیعی در میان افراد جامعه.
3-2. استقبال از تکثر فرهنگی و حمایت از خردهفرهنگهای موجود در کشور به عنوان عناصر مکمل و مایهی غنامندی فرهنگ ملی.
3-3. تأمین وفاق ملی بر مبنای اصل حقوق شهروندی و زمینهسازی برای نگاه برابر به همهی شهروندان و حمایت از اقشار محروم جامعه.
3-4. مبارزه با ریشههای خشونت در عرصههای مختلف جامعه (سیاسی، اجتماعی، مکتب، دانشگاه و خانواده) از طریق سنجیدن تمهیدات و بهکارگیری سازوکارهای بنیادین فرهنگی و آموزشی با هدف خشونتزدایی از رفتارهای فردی و جمعی در میان شهروندان کشور.
3-5. ریشهکن کردن بیسوادی و گسترش سواد عمومی در سطح کل شهروندان افغانستان، اعم از زن و مرد.
3-6. گسترش کمّی و کیفی تحصیلات عالی به صورت عادلانه در سراسر کشور.
3-7. آموزش سیاسی و ایجاد زمینههای مشارکت سیاسی ـ مدنی برای تمام شهروندان افغانستان به خصوص برای نسل جوان و جامعهی زنان.
3-8. تلاش ویژه برای ارتقاء اساسیِ ظرفیت و توانمندیهای نسل جوان کشور با هدف ایجاد انسان تحصیلکرده و نیروی انسانی ماهر به عنوان زیربنای تغییر و توسعه.
3-9. بازگشت ارزشهای اخلاقی در سطح جامعه و تعاملات شهروندان افغانستان و رهایی از معضل مخرب فساد در ابعاد مختلف اداری، اقتصادی و… .
3-10. احترام به ارزشهای دینی مردم و تلاش برای ترویج و گسترش قرائت اعتدالی و خردپذیر از دین که به جای ترویج خصومت، خشونت و ستیز، به همدیگرپذیری و زندگی مسالمتآمیز کمک نموده و راه را برای شکوفایی فرهنگی جامعه باز نماید.
3-11. از میان بردن زمینههای فرهنگی و اجتماعی تروریزمپروری، بنیادگرایی و افراطگرایی مذهبی.
3-12. تقویت و حمایت از رسوم و عنعنات دگرپذیرانه در جامعه و عمومی ساختن فرهنگ رواداری و تساهل در مناسبات اجتماعی.
3-13. ایجاد و نهادینه کردن فرهنگ شهروندمحوری به جای فرهنگ سنتی و قوممحورانه.
3-14. تقویت و پاسداری از زبانهای بومی و حفاظت از خردههویتهای فرهنگی، تاریخی و باستانی مردم افغانستان.
3-15. زمینهسازی و فراهم کردن شرایط در داخل کشور برای بازگشت مهاجران هموطن از دیگر کشورها.
3-16. حل دائمی معضل کوچی و دِهنشین در مناطق مرکزی و سایر ولایتها و اِسکان آنها در مناطقی با تقارب فرهنگی و اجتماعی که موجب ایجاد عوارض و تنشهای دوامدار اجتماعی نگردد.
3-17. فراهم کردن زمینه مشارکت زنان در عرصههای مختلف و راهاندازی برنامههای ارتقای ظرفیت و توانمندسازی بانوان.
3-18. فراهم کردن زمینههای آموزشی و ورزشی برابر برای تمامی کودکان، نوجوانان و جوانان.
4. اهداف اقتصادی
باور ما بر این است که نظام اقتصادی مبتنی بر سیستم بازار آزاد میتواند باعث پیشرفت، توسعه، کاهش فقر و در نهایت منجر به خودکفایی در کشور گردد. بنابراین، حزب شهروندان افغانستان، در عرصه اقتصادی با تاکید بر سیستم بازار آزاد و حمایت از بخش خصوصی، اهداف ذیل را دنبال میکند:
4-1. تلاش برای ایجاد نظام و سیاستهای اقتصادی که بیشترین میزان رفاه را برای تمامی شهروندان کشور به صورت عادلانه و برابر فراهم نماید.
4-2. طرح و تطبیق برنامههای مشخص اقتصادی برای ریشهکنسازی معضل بنیادین فقر و بیکاری در افغانستان.
4-3. حمایت از فعالیتهای بخش خصوصی و زیربنایی و توجه ویژه به رونق صنعت، تجارت، زراعت و مالداری و صنعتی نمودن زراعت و مالداری در کشور.
4-4. فراهم ساختن فرصتهای عادلانه برای تاجران و سرمایهگذاران تا بدون توجه به وابستگیهای نژادی و قومیشان، مانند گذشته از فرصتهای عادلانهی ملی کنار زده نشوند.
4-5. محو و کاهش معضل اعتیاد، تولید و قاچاق مواد مخدر و ارائه طرحهای بدیل برای کِشت خشخاش در کشور، مانند طرح تقویت و گسترش کشت زعفران و دیگر موارد جایگزین خشخاش.
4-6. تأمین شرایط لازم برای استفاده درست و عادلانه از منابع طبیعی و معدنی افغانستان با درنظرداشت حفاظت از محیط زیست و حقوق نسلهای آینده به نفع همهی شهروندان و در نهایت رسیدن به خودکفایی کشور.
4-7. حمایت ویژه از قشر محروم و طبقه کارگر.
4-8. حاکمیت سیستم شایستهسالار و نخبهپرور در عرصه اقتصادی، صنعتی و تولیدی.
ب) برنامههای حزب
در شرایطی که کشور و حاکمیت آن توسط یک اقلیت قومی و بنیادگرای افراطی غصب شده است و و بسیاری از نخبگان سیاسی، فکری، فرهنگی و اقتصادی در بیرون از کشور به سر میبرند، تحقق اهداف فوق به برداشتن دو گام اصلی بستگی دارد و ما برای برداشتن این دو گام تلاش خواهیم نمود تا زمینه برای تحقق اهداف حزب فراهم گردد. نخست، برچیده شدن بساط نظام طالبانی و دوم، ساختن جامعهی نوین با نظام سیاسی فراگیر و متضمن مشارکت تمام گروههای اجتماعی و اقوام ساکن در کشور در تعیین سرنوشت خویش و تصمیمگیری سیاسی.
1. گام اول: تلاش برای برچیدن نظام طالبانی از کشور
حزب شهروندان افغانستان نظام انحصارگرای قومی با ماهیت قرون وسطایی و افراطی را با قاطعیت رد نموده و از هر امکانی برای پایان دادن به این نظام غصبی بهره خواهد گرفت. در شرایط کنونی که بسیاری از اعضای حزب در خارج از کشور قرار دارند، به اقدامات ذیل خواهیم پرداخت:
1-1. فراخوان برای اجلاس جریانهای سیاسی گوناگون
نخست، تمام نیروهای سیاسی کشور از میان اقوام گوناگون در کشورهای مختلف برای اتخاذ برنامههای مشترک به منظور پایان دادن به سلطهی غصبی طالبانی در کشور و ارتباط متداوم و رایزنیهای مستمر برای تحقق هدف فوق، فراخوانده خواهند شد.
1-2. برقراری ارتباط با مجامع جهانی و نهادهای بینالملی
ارتباط برقرار کردن با مجامع جهانی و نهادهای بینالمللی گوناگون به دو منظور انجام خواهد شد:
* جلوگیری از به رسمیت شناخته شدن نظام طالبانی در آینده.
* وادار نمودن هیئت حاکمهی غاصب برای گفتوگو در مورد آیندهی کشور تا زمینه برای ایجاد یک نظام فراگیر و دموکراتیک فراهم گردد.
1-3. اقدامات مؤثر و متنوع برای پایان دادن به سلطهی غصبی طالبانی
در صورتیکه گروه حاکم در افغانستان به انحصارگرایی کنونی و رویکرد حذفی خود ادامه دهد و حاضر به گفتوگو و تشکیل حکومت مبتنی بر رأی تمام شهروندان افغانستان نگردد، حزب شهروندان، ناگزیر در مشورت و هماهنگی با سایر جریانهای سیاسی، به اقدامات لازم و مؤثر دیگر دست خواهد زد.
2. گام دوم: پایهریزی نظام سیاسی فراگیر
ساختن یک جامعهی نوین تنها با مشارکت همهی شهروندان و جریانهای سیاسی و گروههای اجتماعی گوناگون میسر خواهد بود. همه باید در پی برداشتن موانع سیاسی و عاطفی که شهروندان کشور را از هم جدا کرده است، باشیم. از همهی جریانها، احزاب و گروههای سیاسی و گرایشهای فکری تقاضا خواهیم کرد تا برای برداشتن دیوارهای تعصب، تنگنظری، انحصارگرا و قومیتمحور و تعهد به اصل بنیادین «شهروندی» و الزامات آن (تعهد به حقوق برابر و آزادیهای اجتماعی و سیاسی برای تمام ساکنان افغانستان)، گرد هم آیند و برای پایهریزی یک جامعهی آزاد و نیرومند همت گمارند. پایهریزی چنین جامعهای، فقط با توافق عموم مردم بر سر پارهای از اصول بنیادین در یک جامعه شهروندمحور ممکن خواهد شد و نظام سیاسی باید حافظ و حامی آن اصول باشد.
گرایشهای سیاسی گوناگون ممکن است برنامههای خود را برای سازمان دادن و ادارهی جامعه داشته باشند، اما چنین اختلافنظرهایی مایهی نیرومندی نظام سیاسی است. پایهی مبارزه با امارت طالبانی و سلطهی تک قومی و انحصارگرایی قبیلهای، اصل بنیادین حاکمیت مردم و حقوق شهروندی است.
بر این اساس، برای رسیدن به یک نظام سیاسی دموکراتیک با مشارکت تمامی گروههای اجتماعی و مبتنی بر حقوق برابر شهروندی، برداشتن گامهای ذیل ضروری است:
2-۱. زمینهسازی برای اجلاس جریانهای سیاسی داخل و خارج از کشور
زمینهسازی برای اجلاسی همانند اجلاس بن در سال 2001 اولین گام برای ساختن آینده است. این اجلاس باید با مشارکت تمامی جریانهای کلان سیاسی کشور باشد.
2-2. تشکیل دولت موقت زیر نظر سازمان ملل
در اجلاس جریانهای سیاسی، باید یک دولت موقت شش ماهه به وجود بیاید و در این دولت موقت، نمایندگان تمامی شهروندان و اقوام افغانستان و تمامی جریانهای سیاسی به شمول طالبان و نیز نمایندگان جامعه زنان افغانستان حضور داشته باشند.
دولت موقت باید در ظرف مدت یک ماه، زمینه را برای انتخابات اعضای کمیسیون تدوین قانون اساسی جدید با نظارت نمایندگان سازمان ملل و جامعه جهانی فراهم نماید. در کمیسیون تدوین قانون اساسی باید نمایندگان تمامی جریانهای سیاسی از داخل و خارج و جامعهی مهاجرین خارج از کشور و نیز نمایندگان زنان حضور داشته باشند.
2-3. تدوین قانون اساسی جدید برای نظام فدرالی و پارلمانی
کمیسیون تدوین قانون اساسی جدید در فاصله شش ماهه که برای بررسی و بحث اصول و مواد قانون اساسی جدید لازم باشد، قانون اساسی را به اکثریت آراء نمایندگان تصویب خواهد کرد و آن قانون با نظارت سازمان ملل متحد به همهپرسی (رفراندوم) با شرکت همهی شهروندان افغانستان واجد شرایط رأیدهی (سن بالای 18 سال) به رأی گذاشته شود.
اگر بخش اصلی قانون اساسی در همهپرسی رد شود، این فرایند برای تدوین قانون اساسی تازه به جز شکل حکومت که در نخستین همهپرسی تعیینشده است، در مدت زمان کمتر از یک ماه تکرار خواهد شد تا نظر اکثریت رأیدهندگان تأمین گردد.
3. فعالیتهای حقوقی، فرهنگی و آموزشی
با توجه به پدیدهی تلخ نسلکشی و ضرورت دادخواهی برای احقاق حقوق قربانیان جنگ و نیز اعتقاد اعضای حزب به ضرورت مبرم فعالیتهای آموزشی و فرهنگی و زیربنا بودن تحولات فرهنگی برای توسعه جامعه در آینده، حزب در دو زمینه زیر نیز فعالیت جدی خود را آغاز خواهد نمود:
3-1. فعالیتهای حقوق بشری
حزب برای به رسمیت شناختهشدن پدیدهی نسلکشی هزارهها و سایر موارد نسلکشی در افغانستان، از هیچ تلاشی دریغ نخواهد کرد و اقدامات ذیل را روی دست خواهد گرفت:
* آموزش حقوق بشر و گسترش نرمهای آن با استفاده از فضای مجازی.
* فعالیت در عرصهی حقوق بشر با نگاه پروسهمحور و نه پروژهای مانند برخی نهادها که در طول بیست سال گذشته ارزشهای حقوق بشری را قربانی فعالیتهای پروژهای ساختند.
* نظارت بر وضعیت حقوق بشر، مستندسازی جنایات، طبقهبندی اسناد، تولید متن.
* فعالیت سازمانیافته و داداخواهی در مجامع بینالمللی و مدافع حقوق بشر برای احقاق حقوق قربانیان جنگ و نسلکشی و مراجعه به دادگاه بینالمللی لاهه از طریق وکلای رسمی و کارشناسان حقوقی. بنابراین، پیگیری موضوعات حقوق بشری، نسلکشی و جنایتهای جنگی رخ داده در کشور در مجامع بینالمللی مرتبط به منظور احقاق حقوق قربانیان و بازماندگان قربانیان و نیز جلوگیری از تکرار آن در آینده، یکی از اولویتهای حزب در شرایط کنونی است.
3-2. فعالیتهای فرهنگی و آموزشی
در شرایط کنونی که هنوز زمینهی فعالیت حزب در داخل کشور فراهم نیست، حزب به فعالیتهای آموزشی و فرهنگی مؤثر به صورت آنلاین خواهد پرداخت. اغلب اعضای حزب متشکل از نیروهایی با تحصیلات عالی و دارای مدارج علمی دکتری، ماستری و نیروهای آکادمیک با پیشینهی بیش از یک دهه کار آموزشی، در داخل و خارج کشور است. بنابراین، حزب به طرح و تطبیق برنامههای آموزشی و فرهنگی آنلاین برای شهروندان و فرزندان محروم از تحصیل در کشور، به خصوص تدبیر خاص به منظور زمینهسازی برای تحصیل آنلاین بانوان کشور که در نظام طالبانی از تحصیلات، مکتب و دانشگاه محروم شدهاند، خواهد پرداخت. حزب در این عرصه از تمام توان و ظرفیت با فعالیت رضاکارانهی اعضای خود بهره خواهد گرفت و با نهادهای آموزشی بینالمللی و مجامع جهانی گوناگون تماس برقرار خواهد نمود تا در این عرصه همکاری و همیاری آنها را جلب نماید.
همچنین حزب به منظور گسترش آگاهی در جامعه، به راهاندازی مجله، نشر کتاب، مقالات و روزنامه به صورت فیزیکی و آنلاین خواهد پرداخت و فعالیتهای فرهنگی و آموزشی خود را با استفاده از فضای مجازی گسترش خواهد داد.