پس از تسلط گروه حاکم شرایط دانشگاهها و دانشجویان بسیار رقت انگیز گردیده است. چهار مشکل مهم در این عرصه چنین است:
الف) دانشگاه به عنوان ترویج دهنده علوم غربی مورد خصومت واقع شده است و با این رویکرد خصومت آمیز است که توسعه مدارس دینی خصوصا مدارس جهادی در دستور کار گروه حاکم قرار گرفته است. این بدان معنا است که استعداد و توانمندی نسل جدید در راستای افراط گری و دهشت افگنی بکار گرفته شده و چشم انداز سرمایه فرهنگی افغانستان نیز به سمت اهداف سیاسی عقب گرد نماید.
ب) متون درسی دانشگاه مورد دستبرد ایدئولوژیک قرار گرفته و دانشگاهها به لحاظ محتوایی نیز ترویج دهنده افراط گرایی شده است. آنچه امروزه در دانشگاههای افغانستان تدریس می شود کهنه گرایی های شبه علمی است که تحت عنوان آموزه های دینی و یا احیانا علمی به خورد دانشجویان داده می شود.
ج) نیمی از جمعیت فعال دانشجویی یعنی بانوان از تحصیل بازمانده است. گروه حاکم از گسترش آموزه های مدرن و توانمند شدن مادران افغانستان هراس دارد و به خوبی میداند که تحصیل دختران در آینده نسلی را تربیت می کند که افراط گرایی در آن نقشی نخواهد داشت. ممنوعیت تحصیل دختران به منظور جلوگیری از استحاله شدن این گروه در ذهن نسل جدید صورت می گیرد.
د) خروج اساتید و کادر های علمی دانشگاهها، کیفیت تحصیلی را شدیدا تحت تأثیر قرار داده است. در اغلب موارد کسانی در سمت های علمی قرار گرفته اند که هیچ گونه صلاحیت و شایستگی حداقلی را دارا نیستند ولی چون از سابقه جهادی و تروریستی برخوردارند، مناصب اداری و علمی دانشگاهها را در اختیار گرفته اند.
با همه این مشکلات بایست توجه داشت که زمانه سانسور، التقاط و کهنه گرایی سپری گردیده است و نسل جدید افغانستان مهم ترین سرمایه تحول اجتماعی در افغانستان است. افغانستان با این سرمایه گرانبها مسیر درست خود را باز خواهد یافت و دیر یا زود با تکیه بر این سرمایه اجتماعی از بن بست بوجود آمده عبور خواهد نمود.
مطلب پیشنهادی
پیام حزب شهروندان افغانستان به مناسبت عید سعید اضحی
فرا رسیدن عید سعید اضحی را به تمام مردم رنجدیده افغانستان تبریک و تهنیت عرض …