مهمترین بخش قطعنامه ۲۷۲۱ شورای امنیت که به تاریخ ۲۹ دسامبر ۲۰۲۳ با اکثریت آراء در مورد افغانستان تصویب شد، تعیین نماینده ویژه دبیرکل سازمان برای افغانستان است. رأی ممتنع روسیه و چین اگرچه مانع تصویب این قطعنامه نگردید اما دلایل عدم رأی مثبت آنها نشان میدهد که جامعهجهانی از اجماع قوی در این زمینه برخوردار نیست. با این وجود مخالفان طالبان این اقدام را گامی اولیه و مثبت میدانند اما طالبان از همین اکنون در برابر آن موضع گرفته و مخالفت خود را نشان دادهاند. شرایط افغانستان هم از نظر روابط خارجی و هم از بعد داخلی بسیار پیچیده و بغرنج است. طالبان که با توافقنامه دوحه رویکارآمدهاند تنها به بندهای از آن تظاهر به تعهد میکنند که منافع امنیتی آمریکا را تأمین کند و کمکهای مالی را جذب کنند اما سایر موارد از جمله گفتوگوی بین الافغانی را از اساس رد میکنند.
بر اساس این قطعنامه قرار است که تعیین نماینده دبیرکل در امور افغانستان با مشورت شورای امنیت، صورت گیرد. چین و روسیه تمایل دارند که طالبان نیز باید طرف مشورت باشد تا زمینه تماس و تعامل مناسبتر فراهم گردد. از این جهت فرایند تعیین این نماینده در بستر پیچیده بین المللی دشواریهای خاص خود را دارد؛ هم ممکن است زمانبر شود و هم محتمل است که در نتیجه تعیین آن دیدگاههای اعضای دائم شورای امنیت در قبال مسئله افغانستان از همدیگر فاصله بیشتری بگیرد. از آنجایی که سازمان ملل از منظر واقعگرایی بازیگر مستقلی محسوب نمیشود و شورای امنیت پوششی برای تامین منافع دولتهای عضو است، عدم اجماع قوی اعضای دائم شورای امنیت در مورد افغانستان و میزان پشتیبانی آنها از مأموریت نماینده دبیر کل میتواند بر عدم موثریت آن اثرگذار باشد.
از جانب دیگر دستیابی نماینده ویژه دبیرکل به اهداف تعیین شده از قبیل خروج افغانستان از انزوای بین المللی که منوط به رفع محدودیتها بر زنان و تشکیل ساختار فراگیر در نتیجه گفتوگوی بین الافغانی خواهد بود، امر بسیار دشوار، زمانبر و پر چالش است. چالشهای این مرحله از تطبیق مفاد قطعنامه بسیار جدیتر از مرحله تعیین نماینده ویژه است. دشواری مأموریت نماینده ویژه از آن جهت است که طالبان با توجه به تسلط نظامی بر کشور، اصلا مخالفان سیاسی خود را به رسمیت نمیشناسند و حاضر به هیچ نوع گفتوگو نیستند. این در حالی است که مخالفان طالبان شیوه حکومتداری طالبان و نگاه آنها به منافع ملی را قرون وسطایی، بدوی و از منظر یک گروه افراطی کوچک میدانند که از درصد بسیار پایین جامعه نیز نمایندگی نمیتوانند.
در چنین شرایطی تنها کار موثر این است که برای مأموریت نماینده ویژه در راستای دستیابی به اهداف تعیین شده بازه زمانی مشخص و معقول تعریف شود و شورای امنیت با توجه به گزارشهای موردی و نهایی این نماینده تصمیم جدید بگیرد. در غیر این صورت ممکن است طالبان بازی با نماینده سازمان ملل را به سناریوی دیگری جهت خرید زمان تبدیل کرده و هم چنان به انحصار، خشونت، تبعیض و نادیده گرفتن دیگران ادامه دهند. بحرانهای جهانی از قبیل جنگ اوکراین، جنگ اسرائیل و حماس، تغییر اقلیم، رقابتهای فضایی و جز آن از یک طرف اتفاق نظر اعضای دائم شورای امنیت در تمامی زمینهها را کمرنگ و قطببندی جهانی را تشدید میسازند و از جانب دیگر اهمیت افغانستان را به عنوان یک مسئله جدی در دستور کار شورای امنیت نیز به چالش میکشند. در نتیجه قطعنامه جدید تنها گام اولیه در این زمینه محسوب میشود و بسترهای تطبیق آن بسیار پیچیده است.