حادثه تروریستی امروز در کرمان ایران نشان از گسترش جریانهای تروریستی دارد. انعطاف پذیری دولتهای منطقه و همسایگان افغانستان در قبال گروه تروریستی طالبان، تمام جریانهای تروریستی را امیدوار نموده است که از طریق توسل به خشونت و گسترش شرارت میتوانند امتیاز سیاسی بگیرند و یا مدینه فاضله خویش را تاسیس نمایند.
بعد از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، افراط گرایی هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه فرهنگی و اجتماعی شدت گرفته است. گسترش روز افزون خشونت در پاکستان و ایران پیام های مهمی را برای دولتمردان این دو کشور همسایه دارد؛ هر دو کشور در حمایت از این گروه تروریستی نقش بسزایی داشته اند و از نخستین همسایگان افغانستان هستند که سفارت های کشور را به این گروه واگذار نموده اند؛ اما حالا نتیجه برعکس می گیرند و خود قربانی این غده بدخیمی شده اند که با تلاش و حمايتهاي همه جانبه آنان رشد یافته است.
افراط گرای در ذات خود دولت ستیز و ملت ستیز است. تمایل به خشونت از ویژگی ذاتی این جریان است. این گروهها از تغییر ناراضی هستند و از دلایل وجودی شان برگشت به گذشته است. با این ماهیت و کار کرد چگونه میتوان انتظار داشت که طالب تغییر نموده است؟ و می توان به عنوان یک واحد ملی مسئولیت پذیر با این گروه رابطه برقرار نمود؟
لازم است دولتمردان کشورهای منطقه واقعیت موجود را عمیقا مورد بررسی قرار دهند و به پیامدهای طولانی مدت استراتژی های سیاسی خود توجه داشته باشند. این گونه رويدادهای وحشت آفرین به صورت واضح نشان میدهد که منافع دولتهای همسایه با منافع و مصالح ملت افغانستان بیشترین همخوانی و هماهنگی را دارد و چه بهتر که مبنای روابط سیاسی پایدار و سیاست های راهبردی در سطح منطقه و همسایگان، این منافع و مصالح مشترک باشد.
مطلب پیشنهادی
مختصات ساختارکارآمد در افغانستان ( 4) توان نفوذ؛ پایهی برای مشروعیت و ثبات
✍نوشته دکتر ذاکرحسین ارشاد؛ رئیس حزب شهروندان افغانستان عوامل نفوذ: نفوذ در یک نظام یا …