از ابتدای ظهور طالبان در ۱۹۹۴ مفسران و کارشناسان افغانستان این گروه را به عنوان گروه اجیر همسایه شرقی افغانستان معرفی کردند. شناسایی دولت طالبان در دهه ۱۹۹۰ تنها از سوی سه کشور حامی آنان و نوع تعامل طالبان با حامیان بیرونی شان در آن مقطع بر این ادعا مهر تایید زد. با شروع روند مذاکرات سیاسی در ۲۰۱۸ برای بازگشت طالبان به قدرت و تلاش آشکار تعدادی از کشورهای منطقه برای قباحتزدایی از طالبان و تبلیغ فرضیه تغییر طالبان، این برداشت مطرح شد که طالبان در طی بیست سال گذشته بهعنوان جنگجویان نیابتی علیه آمریکا و ناتو مبارزه کرده و ابزاری قدرتهای بزرگ و منطقهای رقیب غرب، در میدان مبارزه افغانستان به شمار میروند. اما طالبان با تصاحب قدرت در افغانستان آن را فتح بزرگ نامیده و مدعی شدند که در برابر ابرقدرت جهانی و ۴۰ کشور متحد آن پیروز گردیدهاند.
با این وجود کارشناسان سیاسی افغانستان به نوع تعامل طالبان و ایالات متحده آمریکا به دیده شک نگریسته این گمانه را مطرح کردند که ممکن است بر اساس ضمایم پنهانی توافقنامه دوحه، طالبان طی معاملهای با آمریکا از گروه متخاصم به مأموران نیابتی آن کشور تغییر جایگاه داده و آمریکاییها متقاعد شدهاند که طالبان با هزینه بسیار کمتر از حضور نظامی مستقیم و حمایت از دولت جمهوری اسلامی افغانستان، بتوانند منافع مورد نظر آمریکا را تأمین کنند.
اظهارات اخیر جوبایدن رئیس جمهور آمریکا در راستای دفاع از برنامه خروج از افغانستان، مبنی بر اینکه القاعده در افغانستان فعالیت ندارد و طالبان نقش شان را به خوبی ایفا کردهاند، گمانه پیش گفته را تقویت کرده و کارشناسان افغانستان با استفاده از نام گروه نظامیان مزدور واگنر که به عنوان قراردادی در جنگ اوکراین به نفع روسیه میجنگیدند و به تازگی علیه مسکو دست به شورش زدند، از طالبان نیز بهعنوان واگنر ایالات متحده آمریکا یاد کردهاند. همچنین ارسال مستمر بستههای هفتهوار چهل میلیون دالری به کابل به رغم گزارشها از دخالت طالبان در روند توزیع کمکها و کنترل فضای هوایی افغانستان از سوی آمریکا، بهعنوان نشانههای دیگری دال بر نقش نیابتی جدید طالبان ارزیابی میشوند.
با اینکه برای اظهار نظر قطعی در این زمینه نیازمند گذر زمان و انتشار اسناد طبقهبندی شده هستیم، اما آنچه مسلم جلوه میکند ماهیت نیابتی و مأموریتی طالبان است. امری که بر ادعای جهاد اسلامی طالبان و دستیابی به استقلال افغانستان از سوی این گروه، سایه افکنده و به تدریج ماهیت نیابتی آنان را روشن میکند. هویت نیابتی واگنر گونه طالبان ضربه محکم دیگر بر چهره سیاسی گروهی است تا کنون بیشتر با نقض فاحش حقوق بشر بویژه زنان شناخته میشدند. روشن شدن ابعاد نقش نیابتی طالبان برای آمریکا و یا رقبای آمریکا، تقلی طالبان برای کسب وجهه و اعتبار بهعنوان دولت افغانستان نزد افکار عمومی و جامعه بین الملل را نقش بر آب کره واضح میسازد که طالبان در حد و اندازهای که از یک ملت بزرگ و با عزت نمایندگی کنند نیستند.