هفت سال از فاجعه خونین دهمزنگ؛ روزی که صدها جوان دانشجو و نخبه عضو جنبش مردمی روشنایی به جرم عدالتخواهی قتل عام شدند، میگذرد. در دوم اسد ۱۳۹۵ هزاران شهروند عمدتا جوان و تحصیل کرده هزاره که در حال مبارزه مدنی و عاری از خشونت علیه تبعیض سیستماتیک نظام سیاسی بوند، آماج حملات بیرحمانه و سازماندهی شده دشمنان مدنیت و انسانیت قرار گرفته و صدها نفر شهید و مجروح گردیدند. با وجود اینکه نظام جمهوری سقوط کرده و پروژه انتقال برق توتاپ به حالت تعلیق درآمده است، اما شهدای جنبش روشنایی همچنان در کانون توجه مردم ما قرار دارد. اگر هفت دهه و هفت سده نیز بگذرد شهدای جنبش روشنایی در آسمان تاریخ کشور ما همچنان خواهند درخشید. پرسش این است که رمز ماندگاری شهدای جنبش روشنایی در چیست؟
برای رمزگشایی از این ماندگاری به چند موضوع میتوان اشاره کرد:
۱. ماهیت عدالتخواهانه
جنبش روشنایی یک جنبش مردمی با داعیه عدالتخواهی و مبارزه علیه تبعیض بود. جوانانی که در این راه جانهای شیرین شان را فدا کردند بیتردید نماد عدالتخواهی در دو دهه اخیر به شمار میروند. از این رو تا زمانی که تبعیض و انحصار ادامه دارد و مبارزه عدالتخواهانه جریان دارد، شهدای جنبش روشنایی بهعنوان پرچمداران این عرصه جایگاه محکم و استواری در حافظه مردم ما خواهند داشت.
۲. برخاسته از متن مردم
جنبش روشنایی یک حرکت کم نظیر عدالتخواهانه در تاریخ کشور ما است که بهصورت خودجوش و مردمی بهعنوان مظهر عدالتخواهی ظهور کرد. هرچند افرادی در مقاطعی به نمایندگی از این جنبش معرفی شدند اما ماهیت مردمی جنبش را نمیتوان انکار کرد. حضور هزاران شهروند آگاه از طیفهای مختلف در میدان دهمزنگ در روزهای بیست و هفت ثور و دوم اسد ۱۳۹۵ بهترین گواه بر مردمی بودن این جریان است همانگونه که شهدای آن برخاسته از متن مردم ما بودند. لذا شهدای جنبش روشنایی بهعنوان طلیعهداران یک حرکت مردمی همیشه در قلب مردم جای خواهند داشت.
۳. عدمشناسایی عاملان
یکی از دلایلی که مردم عدالتخواه، هواداران جنبش روشنایی و خانوادههای داغدار قربانیان، نمیتوانند شهدای مظلوم جنبش روشنایی را فراموش کنند، عدم شناسایی عوامل فاجعه دوم اسد، است. در حالیکه صدها نفر از نسل طلایی مردم ما به خاک و خون افتادند هیچ پرونده تحقیقی از سوی نظام سیاسی سابق و یا نهادهای معتبر بین المللی در این راستا گشوده و به صورت شفاف تعقیب نگردیده و عوامل این جنایت به میز محاکمه کشیده نشدند. بیتوجهی و رفتار مشکوک مسئولان ارشد دولت وقت در تأمین امنیت و تعقیب این پرونده بر ابعاد درد و اندوه مردم ما افزوده است.
۴. هدف قرار دادن سرمایههای انسانی
شهدای جنبش روشنایی افراد عادی نبودند بلکه نخبگان و سرمایههای علمی و فنی جامعه بودند و خلاء ناشی از فقدان آنها پر نشدنی است. تربیت و پرورش آن نسل نخبه و طلایی با هزاران خون دل، صرف امکانات عظیم مردمی، فعالیت دهها نهاد آموزشی، فعالیت صدها آموزگار و استاد و بسترسازی موسسات اغلب غیر دولتی، صورت گرفته بود. از این رو حمله به جنبش روشنایی به قصد نابودی سرمایههای انسانی کم نظیر مردم ما بود و ما متعهد هستیم که تحت هر شرایطی اهداف و آرمان آن شهدای نخبه را فراموش نکنیم.