اعزام سفیر جدید چین به کابل و تقدیم اعتبار نامهاش به مقامات طالبان در حالی صورت میگیرد که مردم افغانستان بیش از دو سال است که در گروگان طالبان قرار دارند و نقض گسترده حقوق بشر و مخصوصا زنان توسط این گروه، موجی گستردهای از اعتراضات جهانی علیه طالبان را در پی داشته است. مردم افغانستان که مالکان اصلی این سرزمین و دارای حسن روابط با همه ملتها است از چین بهعنوان یکی از همسایهها و بزرگترین قدرت اقتصادی منطقه و دیگر همسایگان، توقع دارند که در این شرایط دشوار در کنار مردم افغانستان بوده و در تعامل با یک گروه تروریست و بد نام که با توطئه روی کار آمده و جایگاهی نزد ملت افغانستان ندارد، به قدر نیاز اکتفا کنند.
مناسبات دو جانبه و پیشبرد امور جاری ایجاب میکند که سطح تعامل و روابط دیپلماتیک با اداره طالبان به سطح حداقلی نگهداشته شده و از قرار دادن این گروه در جایگاه حکومت رسمی افغانستان پرهیز شود. عدم نمایندگی طالبان از ملت افغانستان و بی توجهی این گروه به خواستها و توقعات قانونی اقوام و گروههای اجتماعی از جمله زنان باعث شده است که با گذشت بیش از دو سال از سلطه غاصبانه این گروه تا کنون هیچ کشوری آن را به رسمیت نشناسد. همین امر باعث شده است که ایران و پاکستان علی رغم تغییر نمایندگان سیاسی خود در کابل حاضر به سپردن اعتبارنامه خود به مسئولان طالبان نگردیدهاند.
ملت افغانستان منافع اقتصادی چین در عرصه استخراج معادن و ناگزیری تعامل برای تنظیم امور جاری دو جانبه را درک میکند و نسبت به عقد قراردادهای اکتشافی با این گروه اعتراضی جدی نداشته است ولی پیشگام شدن چین در راستای مشروعیتبخشی بین المللی و به رسمیتشناختن طالبان به عنوان حکومت رسمی افغانستان، امری نیست که حافظه تاریخی ملت افغانستان آن را فراموش کند. از این رو پیشنهاد میشود که مقامات در پکن نسبت به روند جاری ارتقای تعامل با طالبان تجدید نظر کرده دغدغه و نگرانی ملت افغانستان را که همسایه ابدی است، در نظر بگیرد و دوستی دیرینه دو ملت را قربانی یک گروه پروژهای زودگذر نکند.
از جانب دیگر با توجه به ماهیت تندورانه و ایدئولوژیک طالبان، این گروه متحد و حامی تمامی تردید ناپذیر جریانهای رادیکال و تروریست اسلامگرا از جمله حزب ترکستان شرقی است و اهداف خلافتگرایانه فرامرزی را تعقیب میکند. هرچند نیازمندیهای جاری طالبان آنها را در کوتاه مدت به سمت تعامل مثبت با چین سوق داده است ولی در بلند مدت و با فرض تثبیت پایههای قدرت این گروه، این حزب ترکستان شرقی است که عقد اخوت با طالبان دارد و از حمایتهای بی دریغ آنها برخوردار خواهد شد نه دولت مرکزی چین. از این رو انتظار میرود چین از پیشگامی در ارتقای روابط با این گروه پرهیز کرده توجه اصلی خود را به ملت افغانستان داشته باشد و از قبل تعامل با ملت افغانستان است که هم در پروژههای استخراج معادن جایگاه چین محفوظ خواهد بود و هم نگرانی آن کشور از ناحیه تندروان جدایی طلب ترکستان شرقی برطرف می شود.