بازدید گروه موسوم به افغان های مقیم اروپا از کابل و برگزاری نشستهای متعدد با مقامات گروه طالبان به منظور سفید نمایی این گروه صورت میگیرد. در این نشستها چنین عنوان می گردد که وضعیت امنیتی در افغانستان بهبودیافته و شهروندان کشور بایست سرمایه گذاری در افغانستان را آغاز نمایند. لازم است درباره این سفید نمایی از واقعیتهای موجود کشور چند نکته مورد توجه قرار گیرد:
الف) این نشستهای مدیریت شده عمیقا با اهداف سلطه جویانه ای قومی در آمیخته است. حمایت از یک حکومت فاقد مشروعیت ملی و بین المللی آنهم از سوی کسانی که در سرزمین و نظام های سیاسی دموکراتیک زندگي مي کنند، فاقد توجیه اخلاقی است. این بلاهت اخلاقی مهم ترین شاخص سیاستگذاری و سیاستمداری در تاریخ معاصر افغانستان است که بارها از انحطاط اخلاقی عبور نموده و به فروپاشی سیاسی منتهی گردیده است.
ب) حاکمیت خودخوانده گروه طالبان فاقد مشروعیت مردمی است. این گروه نه مبتنی بر خواست افغانستان تشکیل حاکمیت داده اند و نه در قبال حقوق مشروع مردم افغانستان احساس مسئولیت می نمایند. اگر امنیت به معنای نبود هراس و دارا بودن حقوق باشد، مشخص است که هم میزان ترس مردم از گروه افزایش یافته و هم بسیاری از حقوق اساسی شهروندان از آنان سلب گردیده است؛ نیمی از جمعیت کشور از ابتدایی ترین حقوق خویش یعنی حق تحصیل و حقوق کار محروم شده اند. مهم ترین عامل عقبگرد تاریخی افغانستان نیز همین عدم توجه به ارزشهای انسانی و حقوق اساسي شهروندان است. کسانی که ادعای وطن دوستی دارند نبايد از پروسهای حمایت نمایند که بر اساس تجارب انسانی نتیجه حتمی آن عقب ماندگی و فروپاشی مداوم میباشد.
ج) شهروندان افغانستانی مقیم کشورهای دموکراتیک لازم است صدای رسای مردم رنجدیده افغانستان باشند. فریاد اعتراضی ملتی باشند که به دلیل منافع بازیگران سیاسی همیشه در جایگاه قربانی قرار گرفته اند. جهان بایست به صورت واضح درک کند که شهروندان افغانستان با فقر مزمن، سلطه استبدادی و تمامیتخواه، تبعیضهای جنسیتی، قومی و مذهبی، سرکوب فراگیر و خشونتهای فزاینده و حاکمیت غیر مسئول و البته نامشروع، مواجه هستند. بازتاب این اعتراض ملی شاید بتواند دولتهای اثرگذار در مسأله افغانستان را وادار نماید که در قبال ملت افغانستان احساس مسئولیت نموده و دست از حمایت آشکار و پنهان از یک نظام سیاسی ناکارآمد و غیر مشروع بردارد.
د) واقعیت اینست که شهروندان مهاجر افغانستان به درستی بارها نسبت به حاکمیت خود خوانده طالبان و کارکردهای غیر اخلاقی و غیر قانونی این گروه اعتراض نموده اند و به صورت های مختلف نارضایتی ملت افغانستان از وضعیت موجود را بازتاب داده اند. این فریاد اعتراضی به صورت منسجم چنان نیرومند اظهار شده است که هیچ دولتی تا هنوز نتوانسته است گروه طالبان را به رسميت بشناسد. گویا این گروه نیز دریافته است که برای کسب مشروعیت لازم است در انسجام این مطالبه ملی خدشه وارد نماید. نمایش مکرر نشستهای سفارشی تحت عنوان افغانهای مقیم اروپا به همین منظور صورت میگیرد.