الزامات عبور از بحران سیاسی؛ احساس مسئولیت جمعی و فعالیت سازمان یافته و هدفمند

تاریخ معاصر افغانستان روایت بحران سیاسی مداومی است که از همان بدو شکل گیری همزاد آن بوده است. این حاکمیت بدوی به دلیل اتکا بر قومیت، تبار و قبیله هیچ گاه نتوانسته است از تمام مردمان ساکن در این سرزمین نمایندگی کند. با این خاستگاه محدود و ضعيف دولتمردان گذشته تکیه بر قوای بیرونی را عامل بقا خویش دانسته اند. بخش اعظم از دولت‌ها در افغانستان استعماری بوده و با تکیه بر قدرت دولت‌های استعماری، شهروندان کشور توسط یک اقلیت قبیله‌گرا سرکوب شده است.
در حالی که این چرخه معیوب همواره تکرار شده و نظام های سیاسی گوناگونی به وجود امده است؛ اما هیچ کدام نتوانسته به یک نظام سیاسی کارآمد منتهی گردد. فروپاشی دولت جمهوری این بحران را عمیق تر نموده است. قدرت به دست کسانی افتاده که هیچ حقی را برای مردم برسمیت نمی‌شناسند و با اتکا بر تهدید و ارعاب بر مردم مسلط گردیده اند نکته مهم توجه به این مهم است که هرچند غیبت اراده مردم باعث ناکارآمدی هرحاکمیتی است؛ اما در نبود احساس مسئولیت جمعی نابسامانی امور و عبور از این حفره تاریخی نیز ممکن نیست. به این ترتیب فقدان مشروعیت مردمی تنها عامل سقوط یک نظام نمی تواند باشد.  فراون است نظام های نامشروع در خاورمیانه که در نبود مشروعیت مردمی با اتکا به حمایت خارجی و برخی از متغیرهای دیگر حاکمیت دارند. مدیریت تحول و تغییر نیازمند برنامه ریزی و فعالیت سازمان یافته جمعی است.
در این میان مسئولیت جمعی نخبگان فرهنگی بیش از دیگران حائز اهمیت است. اگر قرار است تغییری در افغانستان صورت بگیرد این تغییر در نبود فعالیت جمعی هدفمند حتی اگر اتفاق بیفتد، تأمین کننده خواست شهروندان افغانستان نخواهد بود بلکه متناسب با اراده قدرت بیرونی چرخه ای دیگر از آن عقب ماندگی تارخی را به گردش خواهد آورد. هر دولتی که به توسعه سیاسی و اقتصادی نائل شده است، از رهگذر احساس مسئولیت جمعی در قبال سرنوشت خویشتن به این مهم رسیده اند. سیاست فعالیت انسانی است و مطلوبیت و عدم مطلوبیت‌ بروندادهای فعالیت سیاستمداران را همین احساس مسئولیت آنان در قبال مردم و ملت شان تعیین می نماید.
ما در حزب شهروندان به این باور رسیده ایم که برای توقف این عقب گرد تاریخی و مسلط نمودن مردم بر سرنوشت شان، قاعده بازی را به سمت و سوی پاسداری از حقوق مردم افغانستان جهت دهیم. فعالیت های سازمان یافته جمعی را به گونه‌ای برنامه ریزی نماییم که اگر تغییرات در آینده نزدیک و درو اتفاق بیفتد، نتایج آن به نفع مردم باشد. رسیدن به این هدف راهبردی الزاماتی بسیاری را با خود دارد. گفتگو با جریان‌های سياسی ملی، تلاش برای انسجام بخشی این جریانات و گفتگو با مجامع بین المللی و کشورهای اثرگذار بخشی از این الزامات راهبردی است که حزب شهروندان در یک سال فعالیت سیاسی خویش به آن مبادرت نموده است.

درباره ی ayobj954@gmail.com

مطلب پیشنهادی

نشست مردمی حزب شهروندان افغانستان در ویانای اتریش

نشست مردمی حزب شهروندان افغانستان در ویانای اتریش

در تاریخ بیست و سوم جون، حزب شهروندان افغانستان نشست مردمی را در شهر ویانای …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *