منازعه ایران و اسرائیل دیشب با حملات ترکیبی (پهپاد و موشک) ایران وارد مرحله رویارویی مستقیم گردید. رویارویی غیر مستقیم ایران و اسرائیل از مدتها قبل جریان داشت و با جنگ غزه به اوج رسید. حمله اسرائیل کنسولگری ایران در دمشق، این منازعه را از جنگ نیابتی خارج نموده و به یک رویارویی دو قدرت متخاصم منطقهای مبدل نمود.
اثر مستقیم این منازعه گسترش رادیکالیسم سیاسی در منطقه است که به عنوان منبع گسترش خشونت عمل خواهد نمود. گسترش نفرتهای ایدئولوژیک همواره به عنوان عامل انگیزه بخش در جنگ مورد توجه بوده اما پیامدهای آن برای هر جامعه در طولانی مدت زیانبار است و به سادگی نمیتوان پیامدهای زیانبار این خشونت خواهی را از میان برداشت.
در صورت تداوم این درگیری و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمام عیار، مردم افغانستان از پیامدهای مخرب آن در امان نخواهد ماند. این جنگ ارزش پول ملی ایران را بیشتر کاهش میدهد.بیکاری مهاجرین افغانستانی را بیشتر نموده و فشار اقتصادی بیشتری بر مهاجرین و حتی مردم افغانستان تحمیل خواهد نمود. اولویت نهادهای امدادرسان را تغییر داده و در نتیجه مردم فقرزده افغانستان، سطح بیشتری از گرسنگی را تجربه خواهند نمود.
این جنگ اگر به درستی و در زمان مناسب مهار نگردد، ظرفیت تبدیل شدن به یک جنگ منطقه ای کلان را دارا است؛ در تهاجم دیشب، حزب الله لبنان، حوثیهای یمن نیز شرکت داشته اند و در صورت تداوم، بخشی از جریانهای نظامي عراق و همکار با ایران نیز درگیر خواهند گردید. سوریه در خط مقدم نبرد قرار گرفته و این مجموعه در جایگاه متحدان مقاومت اسلامی قرار خواهند گرفت. در مقابل در حملات دیشب در دفاع از اسرائیل کشورهای آمریکا، انگلیس و اردن سهم گرفتند و سیاستمداران کشورهای اروپایی نیز از اسرائیل اعلام حمایت نمودند.
گسترش جنگ در خاورمیانه برای هر دو طرف هزینهبر است؛ اما آندسته از دولت ها از این جنگ سود می برند که در جایگاه تماشاگر نشسته و در آینده نظام بینالمللی مدعی هستند. جنگ های فرسایشی در خاورمیانه ظهور چین را پیش از موعد (۲۰۴۰) تسریع می کند. از طرف دیگر این جنگ بار سنگین جنگ اوکراین را به صورت نسبی برای روسیه سبک تر نموده و با تغییر اولویت کشورهای غربی از شرق اروپا به خاورمیانه، روسیه را در موقعیت برتری قرار میدهد.
حملات دیشب بر اساس اطلاعات موجود ردگیری شده و اثرات قابل توجهی از خود به جا نگذارد است. این مهم سبب میشود که از یک طرف مقامات ایرانی در پاسخ به افکار عمومی ایران از حاکمیت ملی خویش اعاده حیثیت کرده باشند و از طرف دیگر در نبود آثار تخریبی این حملات، مقامات اسرائیل معقولانه رفتار نموده و انگیزه برای تداوم جنگ در قالب ضربه سوم و پاسخ دیگر، نداشته باشند.
آنچه هم اکنون اهمیت دارد، مهار خشونت است. معطوف به مدیریت بحران بوجود آمده، مهم ترین وظیفه دولتهای منطقه، سوپر پاورهای بین المللی و به طور مشخص وظیفه شورای امنیت سازمان ملل متحد مهار خشونت می باشد.