پنجمین نشست گفتمان شهروندی تحت عنوان “موانع سیاسی نظام سیاسی کارآمد و صلح پایدار در افغانستان” توسط حزب شهروندان افغانستان برگزار گردید. در این نشست، جناب شیرمحمد انتظار بهعنوان مجری به بررسی وضعیت موجود پرداخت و سخنرانان دیدگاههای خود را در مورد موضوعات مطرحشده ارائه کردند.
دکتر عزیز احمد بارز، حقوقدان و رئیس مرکز مطالعات راهبردی افغانستان و آسیای مرکزی، بهعنوان اولین سخنران، با بیان اینکه نظریههای گوناگونی درباره موانع سیاسی در افغانستان وجود دارد، بر نقش عوامل متعددی در بیثباتی کشور تأکید کرد. وی گفت که این عوامل موجب جلوگیری از تحقق صلح پایدار و ایجاد نظام سیاسی کارآمد شدهاند. دکتر بارز پنج عامل اساسی را بهعنوان موانع سیاسی مطرح کرد:
1. شکنندگی دولت: این مشکل از زمان داود خان تاکنون وجود داشته و یکی از دلایل اصلی بیثباتی بوده است.
2. تضادهای قومی و هویتی: وی توضیح داد که تنوع قومیتها به جای ظرفیتسازی، بهدلیل قومگرایی در سیاست، همواره بحرانزا بوده است.
3. وابستگی به قدرتهای خارجی: به گفته وی، دولتها و احزاب سیاسی افغانستان برای کسب قدرت به دولتهای خارجی متکی بودهاند و مشروعیت مردمی را نادیده گرفتهاند.
4. فقدان برابری و توزیع عادلانه ثروت و قدرت: از گذشته تاکنون هیچ اقدامی برای رفع این معضل صورت نگرفته است.
5. ضعف فرهنگ سیاسی: دولتهای گذشته برای رفع این ضعف برنامهای نداشتند و به همین دلیل مشروعیت خود را از دست دادهاند.
دکتر بارز در جمعبندی سخنان خود تأکید کرد که عبور از وضعیت موجود مستلزم کنار گذاشتن سیاستهای قومگرایانه و مبارزه با فقر و بیسوادی است.
څانګه صدیقی، فعال سیاسی به عنوان سخنران دوم، با طرح این پرسش که چرا نظامهای سیاسی در افغانستان مورد حمایت مردم نبودهاند، بحث خود را آغاز کرد. وی توضیح داد که نبود صلح اجتماعی بهعنوان پیشنیاز صلح سیاسی و ثبات، دلیل اصلی این وضعیت است.
خانم صدیقی بر اهمیت عدالت اجتماعی و عدالت انتقالی در دورههای پساجنگ تأکید کرد و گفت که در تاریخ افغانستان، خصوصاً در دورههای پساجنگ، عدالت انتقالی نادیده گرفته شده است. وی افزود که برای جلب رضایت مردم و ایجاد ثبات، باید عدالت انتقالی مورد توجه قرار گیرد و کسانی که مرتکب جنایات و نسلکشی شدهاند، بهصورت جدی مورد پیگرد قرار گیرند.
وی همچنین با اشاره به دولت طالبان، این دولت را فاقد ظرفیت خدمترسانی به مردم دانست و ناکامی آن را ناشی از نبود مشروعیت ملی و بینالمللی و ضعف در حکمرانی ارزیابی کرد.
استاد مظفر خاوری، عضو شورای مرکزی حزب شهروندان افغانستان، بهعنوان سومین سخنران به بررسی دو عامل کلیدی در بیثباتی افغانستان پرداخت:
1. چگونگی مواجهه با مسائل قدرت: وی تأکید کرد که رویکرد خاص در کسب قدرت، توزیع قدرت و ترک قدرت، همواره بحرانزا بوده است.
2. نبود یک ارتش مستقل و غیر سیاسی: از نظر ایشان، وجود یک ارتش مستقل و غیرسیاسی که ضامن بقای دولت باشد، برای ثبات افغانستان ضروری است.
استاد خاوری همچنین به تأثیرات تاریخی اشاره کرد و گفت که نظامهای سیاسی افغانستان با واقعیتهای اجتماعی هماهنگ نبودهاند. وی سیاست یکسانسازی و سرکوب را که از دوره امیر عبدالرحمن خان آغاز شده بود، عامل بیثباتی دانست. به گفته او، دولت عبدالرحمن خان دو سنت سیاسی مخرب را پایهگذاری کرد:
الف) وابستگی دولت و نیروی نظامی: این وابستگی در سیاست خارجی و نیروی نظامی تا امروز ادامه داشته است.
ب) سرکوب و خشونت: سیاست سرکوب و غارت شهروندان بهعنوان یک سنت سیاسی باقی مانده و دولتمردان افغانستان مسائل قدرت را بر اساس این سیاست دنبال کردهاند.
استاد خاوری تأکید کرد که در برهه مهم در تاریخ افغانستان حتی دولت نوگرایی امان الله خان نیز از این سنت سیاسی پیروی نمود و کوچ اجباری و جابهجاییهای جمعیتی در افغانستان تحت عنوان نظامنامه ناقلین مدون گردید. برهه دیگر در تاریخ افغانستان در دهه پنجاه میلادی است که بازهم همان رویه وابستگی سیاسی و نظامی به بیرون عملی گردید.
از منظر استاد خاوری دولت طالبان حاصل جمع همین دو سنت تاریخی است و تا زمانی که این دو سنت سیاسی خاص افغانستان از میان برداشته نشود نظام سیاسی کارآمد و صلح پایدار در افغانستان شکل نخواهدگرفت. وی بر ضرورت تدوین یک طرح جدید برای فاصله گرفتن از سنتهای تاریخی و ایجاد مناسبات قدرت بر پایه شهروندی و شهروندمحوری تأکید کرد.
این نشست در پایان با پرسش و پاسخ میان شرکتکنندگان و سخنرانان خاتمه یافت.