پیام حزب شهروندان افغانستان به مناسبت روز اول اکتبر – روز همبستگی جهانی هزاره‌ها

پیام حزب شهروندان افغانستان به مناسبت روز اول اکتبر- روز همبستگی جهانی هزاره ها
روز همبستگی جهانی هزاره‌ها را به همه هزاره‌ها در سراسر جهان تبریک می‌گوییم. این‌روز از جهات مختلف برای مردم ما اهمیت دارد، اما اهمیت اصلی آن در فرصتی‌است که برای تأمل و بازنگری در وضعیت دیروز، امروز و فردای هزاره‌ها فراهم می‌کند. شرایط هزاره‌ها در افغانستان، بر اساس قواعد و منطق سیاسی، تغییر چندانی نکرده است. همان‌طور که در گذشته هزاره‌ها با قتل‌عام و نسل‌کشی روبرو بودند، امروز نیز این ‌روند ادامه دارد. قتل عامهای دهمزنگ، موعود، سیدالشهدا، عبدالرحیم شهید، کاج و دایکندی‌را به‌عنوان نشانه‌های هویتی با خود دارند.
اگرچه هزاره‌ها هم در گذشته و هم در حال، تجربه‌های تلخ و دشواری‌را پشت سر گذاشته و سرنوشت غیرقابل تصوری‌را عملاً تجربه کرده‌اند، اما هرگز از پای ننشسته‌اند. همانند ققنوسی‌که از خاکستر ظلم و خفقان برخاسته، هزاره‌ها نیز از دل تاریکی‌ها قد راست کرده و با سربلندی به زندگی خود ادامه داده و حتی رشد و تکثیر یافته‌اند. هزاره امروز، در کوران خشم و خشونت‌های افغانستان صیقل خورده و با بلوغ و آگاهی بیشتری به سوی آینده گام برداشته است. هزاره امروز، هزاره‌ای‌است که به درد خود آگاه است و از ظرفیت‌های جهانی برخوردار است و روز اول اکتبر و تجلیل از آن در سراسر جهان نماد این درد و آگاهی است.
در گرامیداشت این روز، نکات زیر را با سه مخاطب اصلی شریک می‌کنیم:

مخاطب اول: هزاره‌ها
1. حاکم بودن منطق تنازع بقا: در افغانستان، منطق غالب تاریخی مبتنی بر تنازع بقا و قدرت است، نه بر اساس ارزش‌های انسانی و اجتماعی. گروه‌های سیاسی با اعمال خشونت و قدرت‌طلبی به امتیازات رسیده‌اند. هرکه خشونتش بیش، امتیازش بیش.
2. تاریخ افغانستان به مثابه آرشیف رنج هزاره‌ها: هزاره‌ها با پرداخت هزینه‌های سنگین و تحمل رنج‌های فراوان به اینجا رسیده‌اند. تاریخ افغانستان همواره با رنج‌های پیوسته هزاره‌ها همراه بوده است.
3. خودیاری، کلید رهایی: تاریخ نشان داده که هیچ اراده‌ای از سوی حاکمان برای کاهش رنج هزاره‌ها وجود نداشته است. تنها راه تغییر وضعیت غیرقابل تحمل، تکیه بر اصل خودیاری‌است. هزاره‌ها با تکیه بر توانمندی خود می‌تواند راه را برای آینده خود باز کند و مقدرات خود را تغییر دهد.
4. تنوع و تکثر، ظرفیت ارگانیک هزاره‌ها: تنوع و تکثر دیدگاه‌ها در جامعه هزاره، ظرفیتی‌است که می‌تواند همبستگی این قوم را تقویت کند. همبستگی مکانیکی و بازگشت به گذشته، آینده هزاره‌ها را با چالش مواجه خواهد کرد. انتظار مبنی بر وحدت مکانیکی و تلاش برای همبستگی غیر ارگانیکی هزاره ها خطر بسیار جدی‌است که امید را از جامعه می‌گیرد و سرخوردگی‌را بدنبال خواهد داشت.
5. وحدت در کثرت: همبستگی هزاره‌ها باید ارگانیک و بر اساس وحدت در عین کثرت باشد. جامعه هزاره همچون ارگانی زنده است که علی‌رغم تفاوت‌های ظاهری، اهداف و مطالبات مشترکی دارد. ممکن‌است نهادهای مختلف و گروه‌های مختلف در جامعه هزاره وجود داشته باشد ولی این کثرتها باید جهت گیری واحد داشته باشد و مطالبات یگانه را تعقیب کند.
6. نقشه راه آینده: معمولا همواره در دوران بحران، نقشه راه آینده ساخته می‌شود. نقشه‌های‌که در شرایط اضطراری ساخته شده تاکنون حاوی مطالبات و خواست‌های استراتژیک هزاره‌ها نبوده است. اکنون که فصل اضطرار است و همه برای نقشه راه آینده دست به کار هستند، خوب است که هزاره‌ها با تأمل بر گذشته و حال، نقشه راهی کارآمد برای آینده ترسیم کنند. این نقشه باید ترکیبی از واقعیت‌های جامعه و ارزش‌های اساسی مردم‌ما باشد.
7. مطالبات هزاره ها: هزاره‌ها دو مطالبه اساسی دارند: مطالبات حقوق بشری و مطالبات سیاسی.
8. توقف نسل‌کشی: توقف نسل‌کشی هزاره‌ها، یکی از مهم‌ترین مطالبات حقوق بشری است که نهادهای مدنی هزاره ها در سراسر جهان، مسئولیت پیگیری آن‌را دارند.
9. نقشه راه آینده و حضور هزاره‌ها در تصمیم سازی سیاسی: مطالبات سیاسی هزاره‌ها، وظیفه جریانهای سیاسی هزاره‌ها است. باور به اصل شهروندی کلید رهایی‌است و تأکید بر ملکیت همه اقوام نسبت به سیاست افغانستان و توقف نسل کشی هزاره‌ها و جلوگیری از انقراض هم‌وطنان سیک، پیش نیاز اصل شهروندی‌است.
10. تأکید بر اهمیت دوره گذار: حزب شهروندان معتقد است که در دوران گذار سیاسی، مردم هزاره بیشترین آسیب را دیده‌اند و این دوره باید به‌درستی مدیریت شود. حزب شهروندان افغانستان تأکید دارد که در دوره‌های گذار تاریخی، بسیاری از فرصت‌ها به دلیل برخوردهای تعارفی و برخورد مماشاتی و غیر مسئولانه از دست رفته است.
مخاطب دوم: سایر گروه‌های قومی و اجتماعی افغانستان
1. سیاست انکار و بی تفاوتی: همه ما آگاهیم‌که هزاره‌ها در طول تاریخ تلخکامی‌ها و رنج‌های بی‌شماری‌را تجربه کرده‌اند. تاریخ افغانستان شاهد کشتار سیستماتیک و قتل‌عام این قوم است. اما متأسفانه، این‌جنایت‌ها همواره با انکار مسئولان و بی‌تفاوتی هم‌وطنان مواجه شده است.
2. مطالبه انسانی: کمپین “توقف نسل‌کشی‌هزاره‌ها” تاج افتخار یا امتیازی سیاسی نیست که بر سر هزاره‌ها گذاشته شود، بلکه انسانی‌ترین خواستی‌است که نه تنها هزاره‌ها، بلکه هر انسان با وجدان و بیداری باید از آن استقبال کند و در برابر نسل‌کشی و ظلم به هم‌وطنان خود به پا خیزد. “ما را نکشید” شاید تلخ‌ترین و دردناک‌ترین خواسته‌ای باشد که در قرن ۲۱ از سوی یک هم‌وطن به هم‌وطن دیگر مطرح می‌شود. اگر انکار و سکوت ادامه یابد، شرمساری‌اش بی‌پایان خواهد بود.
3. مسئولیت بدون امتیاز: هزاره‌ها همواره مسئولیت پذیرفته اند ولی امتیاز نداشته اند. این قوم کمترین امتیازات‌را از آدرس افغانستان دریافت نکرده‌اند، در طول تاریخ همواره مانند باد دی سرگردان در ناکجا‌آبادهای جهان آواره بوده‌اند. این قوم به شاقه‌ترین کارها تن داده و درآمد حاصل از زحمات خود را برای آبادانی افغانستان فرستاده‌اند. هزاره‌ها تن به رنج آوارگی از کشورهای همسایه تا اروپا، از آمریکا و کانادا تا استرالیا، داده اند، مهارت و دانش فراگرفته اند و برای اعتبار بخشی به افغانستان در میادین ورزشی، دانشگاهی و اختراعات جهانی، اعتبار کسب کرده اند و دست رنج شان‌را نیز با تلاش بی‌وقفه برای ساختن مکاتب، بندهای آبی و دیگر پروژه‌های عمرانی، در افغانستان فرستاده اند.
4.خواست هزاره‌ها: هزاره‌ها تنها یک خواسته از سایر هم‌وطنان خود دارند: اینکه همه ما بدون توجه به قومیت، مذهب، جنسیت و تفاوت‌های ویرانگر دیگر، شهروندان مساوی و مالکان مشترک افغانستان باشیم. با اتکا به عقل، دانش و پیشرفت علمی، برای آبادانی و ساختن یک افغانستان بهتر تلاش‌کنیم. شایسته افغانستان تن دادن به ظلمت پایدار نیست؛ انسانیت‌زدایی از زنان و گروه‌های اجتماعی به نام قوم نیز سزاوار این سرزمین نیست. افغانستان باید وارث ذخایر فکری، فرهنگی و رواداری بزرگان مانند مولانا و سنایی باشد. باید چشم‌ها‌ را بشوییم و به جای اصرار بر غریزه‌های ویرانگر غیریت سازی، به گرایش‌های سازنده و آبادانی روی‌آوریم. به جای فریب یکدیگر و محروم کردن دیگران از حق تعیین سرنوشت جمعی، به پذیرش و تفاهم متقابل رو بیاوریم. به جای دلالی در سیاست، کنشگر آبرومند در سیاست باشیم.
5.یادآوری و بخشش: ممکن است دل هزاره‌ها از ظلم وطندارانش پرخون باشد، اما تعهد این قوم به سرنوشت مشترک و باور به افغانستان واحد، آنها را وا می‌دارد که علی‌رغم خاطرات تلخ و دردناک دیروز و امروز، به بخشش روی آورند. اما این بخشش به معنای فراموشی نیست؛ بلکه هزاره‌ها همواره برای خلق بصیرت جمعی به یاد خواهند داشت که بر آنها چه رفته است.

مخاطب سوم: جامعه جهانی
1. شرمساری: از اینکه افغانستان به عنوان بار دوش جهان شناخته می‌شود و به‌واسطه تروریسم و تولید تریاک و حضور گروه‌های تروریستی تهدیدی برای خود و جهان است، شرمساریم.
2.شریک بودن جهان در شرمساری: اما باید اذعان کرد که وضعیت ژئوپلیتیکی افغانستان و نقش آن به عنوان حایل میان قدرت‌های بزرگ و بازیگران منطقه‌ای، نقشی مهم در وضعیت کنونی این کشور دارد. در این شرمساری، جهان نیز سهم دارد.
3.اضلاع سه گانه رادیکالیسم: رادیکالیسم در افغانستان ترکیبی از سنت‌های قبیله‌ای، سیاست‌های استخباراتی و منافع تاکتیکی بازیگران خارجی است که البته ظرفیت‌ها و زمینه‌های داخلی و وجود گروه‌های سرخورده و افسون زده مذهبی و قومی نیز به تقویت این عناصر کمک کرده و به رادیکالیسم میدان داده است.
4.رادیکالیسم خطر مشترک افغانستان و جهان: رادیکالیسم، هم به دلیل مبانی ایدئولوژیکی و هم تجربه عملی، خطری غیرقابل کنترل برای مردم افغانستان و جهان است. از وجود رادیکالیسم نه تنها افغانستان، بلکه نظم بین‌المللی نیز با تهدیدات جدی روبرو شده و خواهد شد.
5.حمایت از دموکراتها به مثابه راه حل: جهان تنها در صورتی می‌تواند از خطر تروریسم در امان باشد که افغانستان از وجود گروه‌های رادیکال پاک شود. این امر تنها از طریق حمایت از نیروهای دموکرات و کسانی‌که به ارزش‌های انسانی باور دارند، ممکن است.
6.هزاره‌ها به عنوان کنشگران دموکرات: هزاره‌ها یکی از پیشروترین گروه‌های قومی و دموکرات در افغانستان هستند که با تأکید بر نظم و مناسبات انسانی، افغانستان‌را بخشی از جامعه بین‌المللی می‌دانند و خود را مسئول تعهدات جهانی و بین‌المللی می‌بینند. آنان به توسعه افغانستان فکر می‌کنند و این توسعه را در تعامل مثبت با جامعه جهانی می‌دانند. هزاره‌ها که یکی از بزرگترین گروه‌های قومی در افغانستان هستند، به تساهل و رواداری باور دارند و شاید بیشترین آمار تحصیل‌کردگان را در کشور داشته باشند. اشتیاق هزاره‌ها به دانایی و علم به قدری قوی‌است که حتی سهمیه‌بندی آموزشی نتوانست مانع از رشد تحصیلی آنان شود. هزاره‌ها که در سراسر جهان حضور دارند، نه تنها با شرایط جدید سازگاری یافته‌اند، بلکه در کشورهای محل اقامت خود به مسئولیت‌هایشان پایبند بوده و آمادگی دارند که با همکاری با جامعه بین‌المللی در آبادانی افغانستان نیز نقش ایفا کنند.
در پایان، روز همبستگی جهانی هزاره‌ها را به تمامی هزاره‌های سرافراز در سراسر جهان تبریک می‌گوییم و از تمامی جوامع و ملت‌هایی که در کنار ما ایستاده‌اند و حمایت خود را از ما اعلام کرده‌اند، قدردانی می‌کنیم. با اتحاد و همبستگی، می‌توانیم به هدف مشترک خود یعنی عدالت، حقوق بشر و برابری برای همه اقوام دست یابیم.
زنده باد همبستگی جهانی هزاره‌ها، زنده باد عدالت و برابری برای همه اقوام!

حزب شهروندان افغانستان
10/01/2024

درباره ی Ashraf Sarem

مطلب پیشنهادی

خلاصه سخنرانی دکتر ذاکرحسین ارشاد رئیس حزب شهروندان افغانستان در کنفرانس سالانه آلپا( دانشگاه آمریکایی واشنگتن دی سی )

الگوی ملت‌سازی و نقش آن در سقوط نظام‌های سیاسی در افغانستان افغانستان کشوری با تنوعات …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *