در پيحوادث اخير در مناطق پشتونستان و تظاهرات اعتراضي نسبت به کشته شدن گيله من وزير يکي از اعضاي جنبش تحفظ پشتونها در پاکستان، دولت پاکستان به رغم وعده تمديد يکساله اقامت در پاکستان، بدلايل مختلف تصميم به اخراج مهاجرين افغانستاني گرفته است. اين اقدام، بهويژه در شرايط کنوني، بسيار نگرانکننده و بلکه به معناي تحقير مردم افغانستاناست که از جنبههاي مختلف سياسي، انساني، و اخلاقي پيامدهاي خوبيرا برجاي نخواهد گذاشت. مهاجرت مردم و گروههاي بيپناه اجتماعي از افغانستان، ممکن است عوامل مختلف داشته باشد ولي مهترين عامل آن نوع سياست ورزي و قواعد بازي سياسياست که در افغانستان اعمال ميشود. البته بسيار واضح است که قواعد بازي سياسي برايند نوع پاليسي کنشگران داخلي و هم چنين نوع سياست ورزي کشورهاي همسايه افغانستان و قدرتهاي ذيدخل قضاياي سياسي در افغانستان است. به عبارت ديگر، در تحميل تقدير شوم هجرت بر مردمان بيپناه افغانستان به همان ميزان که سياست ورزان در کابل تقصير دارند، به همان ميزان سياست ورزان همسايه نيز دخيل است. تقدير ناميمون آوارگي صنعت مشترک کنشگران داخلي و خارجياست که بر مردم ما تحميل شده و ميشود. مهاجرت مردم از افغانستان يک امر خودخواسته و اختياري نيست، مهاجرت مردم از سر ناگذيري و غير قابل تحمل بودن اوضاع صورت گرفته و ميگيرد و غير قابل تحمل بودن اوضاع افغانستان نيز با نوع سياست ورزي کنشگران داخلي افغانستان و کشورهاي همسايه رقم خورده و ميخورد. اکنون مردم افغانستان اميد به زندگيرا در کشور خود به صورت تمام عيار از دست داده است و اين رنج، رنجي کمي نيست. بايد اذعان کرد که حتي تصور اين وضعيت براي خيلي از مردمان جهان دشوار است. اين مردم بيپناه دل در گرو کورسوي اميد هجرت بسته اند که شايد شرايط شان تغيير کند ولي متأسفانه غافل از اينکه آنها هردم شهيدند و در هر جايي با آنها بازي صورت ميگيرد. تنها جغرافيايي افغانستان نيست که با آنها نامهرباني ميکند گويا تمام جهان با تمام وجود بسيج شده است که در برابر آنها از سر دشمني وارد شود. هرجاي که افغانستان هم نباشد، همان رنج است و همان وحشت، همان نااميدي است و تحقيرشدنهاي مکرر!
روابط تاريخي و فرهنگي
پاکستان و افغانستان به عنوان دو کشور همسايه، داراي روابط تاريخي و فرهنگي عميقي هستند. طي دهههاي گذشته، مردم پاکستان در مواقع بحراني همچون جنگ و ناامني، ميزبان ميليونها مهاجرين افغانستان بودهاند. اين اقدام همواره به عنوان نمادي از حس همسايهداري و انساندوستي مورد تقدير قرار گرفته است. اقدامات کنوني دولت پاکستان در قبال مهاجرين افغانستان ميتواند اين همکاريها و حسن نيت تاريخيرا خدشهدار کند و موجب شکاف عميقتري ميان دو کشور شود و اين زيان دوجانبه به نفع هيج کس نيست. خوب است که پاليسي دولت پاکستان در قبال مهاجربن تجديد گردد و داشتههاي مشترک ارزشمند تاريخي از بين نرود.
تاثيرات انساني و اجتماعي
اخراج اجباري مهاجرين افغانستان ميتواند عواقب انساني و اجتماعي فراواني داشته باشد. اين افراد، که بسياري از آنان به دليل جنگ و ناامني از کشور خود گريختهاند، در پاکستان به دنبال پناهگاه و زندگي امن هستند. اخراج آنها بدون در نظر گرفتن شرايط انساني و اجتماعي، ميتواند به بروز بحرانهاي جديدي منجر شود و وضعيت حقوق بشريرا در منطقه به شدت وخيم کند. علاوه بر آن، يکي از پيامدهاي حتمي آن، جذب مهاجرين اخراج شده به جنبشهاي فعال عليه دولت پاکستان خواهد بود. گروههاي تحقير شده براي جبران حقارتهاي خود از همه امکانات و ابزارها استفاده خواهد کرد و اين کار عملا منطقه را آبستن حوادث و آشوبهاي زيانبار خواهد کرد. همه ميدانيم که ناپايداري امنيتي و آنارشيک بودن اوضاع در خطوط مرزي دو کشور تنها خود منطقهرا آسيب نميزند بلکه نظم عموميرا در هر دو کشور نيز متضرر خواهد کرد.
پيشنهادات و درخواستها
از دولت پاکستان انتظار ميرود که در اين شرايط حساس، از فشار وارد کردن بر مردم افغانستان خودداري کند و به جاي استفاده از مهاجرين به عنوان ابزار سياسي در برابر آشوب منطقه و عملکرد تاکتيکي طالبان، به دنبال راهحلهاي همگرايانه و آشتي جويانه مردم محور باشد. همچنين، حفظ حس همسايهداري و کمکهاي تاريخي که پاکستان به مردم افغانستان ارائه کرده است، در اذهان عمومي نبايد خدشهدار شود. حزب شهروندان افغانستان تأکيد ميکند که روابط دوجانبه و حسن همجواري ميان دو کشور بايد بر پايههاي انساني، اخلاقي، و همسايه داري استوار باشد. حزب شهروندان افغانستان از دولت پاکستان ميخواهد که به اصول همسايگي پايبند بوده و از اقدامات مبتني بر خشم دوري بجويد. دور از انصاف خواهد بود که تاوان عملکرد طالبان را در قبال پاکستان مردم افغانستان پرداخت کند. طالبان را مردم افغانستان نساخته اند که تاوان عملکرد آنها را پرداخت کنند، طالبان صنعت کارخانه هاي بيروني است و مردم افغانستان در قبال سياست آنها مسئوليت ندارند.