دولت جدید ایالات متحدۀ آمریکا و معادلۀ چندوجهی سیاست در افغانستان


پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده بیم و امیدهای زیادی را در سطح جهان خلق کرده است. کشورها به تناسب وضعیت، نوع تعامل و رابطۀشان با ایالات متحده از این رویداد متأثر خواهند شد. از کشورهای اروپایی‌که عملاً در اردوگاه مشترک با آمریکا قرار دارد تا روسیه، چین و ایران که جبهۀ مقابل را تشکیل می‌‎دهند، همگی شرایط جدیدی را تجربه خواهند کرد.
در این میان وضعیت افغانستان و نوع تعامل بعدی ایالات متحده با این کشور، باگمانه زنی‌های مختلف روبه‌رو است که به پاره‌ای آن می‌توان به شرح ذیل ‌اشاره کرد:

1.‌ سیاست‌های امنیتی و حضور نظامی
یکی از مهم‌ترین تحولات دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، مذاکره با طالبان و توافق‌نامۀ دوحه در سال ۲۰۲۰ بود که منجر به خروج تدریجی نیروهای آمریکایی از افغانستان شد. بازگشت ترامپ به قدرت ممکن است با تأکید مجدد بر کاهش حضور نظامی‌آمریکا در مناطق جنگ‌زده همراه باشد. با این حال، او در صورت بروز تهدیدات امنیتی جدی مانند ظهور مجدد گروه‌های افراطی، ممکن است به اتخاذ سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تری مبادرت ورزد. در چنین حالتی، رویکرد ترامپ ممکن است به سمت مداخله‌های محدود و هدفمند سوق یابد تا از گسترش تهدیدات جلوگیری کند. ماهیت غیرقابل پیش‌بینی گروه‌های تروریستی به‌رغم پروسۀ طالب‌شویی‌که انجام شده است، آیندۀ مبهمی به همراه دارد و این ابهام سیاست‌ورزی کشورها را نیز با ابهاماتی مواجه ساخته است. قطعاً دولت ترامپ براساس منافع کلان منطقه‌ای ایالات متحده از انعطاف و چرخش لازم برخوردار خواهد بود. در پرتو همین انعطاف است که سناریوهای مختلفی را در سیاست ورزی دولت جدید ایالات متحده می‌توان پیش بینی کرد.

2.‌ نوع تعامل با طالبان
یکی از پرسش‌های اساسی، چگونگی تعامل ترامپ با دولت طالبان است. ترامپ در گذشته نشان داده است که به راه‌حل‌های عملی و توافق‌های اقتصادی علاقه‌مند است. در این راستا، او ممکن است در صورت ارائۀ تضمین‌های امنیتی از سوی طالبان و تعهد به جلوگیری از رشد تروریسم، به تعامل تاکتیکی با این گروه روی آورد. این تعامل می‌تواند شامل مذاکرات امنیتی برای مبارزه با داعش و سایر گروه‌های افراطی و همچنین توافق‌های اقتصادی برای بهره‌برداری از منابع طبیعی افغانستان باشد. ولی از آنجایی‌که منافع اقتصادی خاص در افغانستان تحت کنترل طالبان متصور نیست و در عین‌حال هیچگونه تضمینی برای رفع تهدیدات امنیتی از سوی طالبان وجود ندارد، لذا باید گفت که تعامل دولت ترامپ با طالبان تابع متغیرهای زیاد منطقه‌ی است که عملاً ناشی از آرایش‌های کلان بین‌المللی می‌شود. ولی چیزی‌که محرز است این است که تعامل با طالبان هیچگاه تأمین‌کنندۀ منافع اقتصادی، سیاسی و امنیتی ایالات متحده نخواهد بود.
دونالد ترامپ به‌عنوان فردی‌که در سیاست‌های داخلی و خارجی‌اش معمولاً کمتر به مسائل حقوق بشری توجه داشت، احتمالاً در تعامل با افغانستان‌ اولویت کمتری به وضعیت حقوق زنان، کودکان و اقلیت‌ها بدهد. این رویکرد می‌تواند نوع همسویی با طالبان تلقی شود و سبب افزایش نگرانی‌های سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشری شود. تداوم این وضعیت ممکن است به تضعیف جنبش‌های مدنی و کاهش سطح همکاری‌های حقوق بین‌المللی با افغانستان بیا‌نجامد. امید بر آن است که دولت جدید ایالات متحده، علاوه بر متغیرهای معطوف به منافع اقتصادی، فاکتورهای ارزشی و آرمانگرایانه را به‌عنوان بخشی از سیاست خارجی خود در نظر بگیرد و همسویی این کشور را با مردم جهان، از جمله مردم افغانستان، تسجیل کند تا همسویی با طالبان.

3.‌ روابط منطقه‌ای و نقش قدرت‌های دیگر
بازگشت ترامپ می‌تواند روابط ایالات متحده با قدرت‌های منطقه‌ای مانند پاکستان، چین و ایران را تحت تأثیر قرار دهد. از آنجایی‌که چین به دنبال گسترش نفوذ اقتصادی و سرمایه‌گذاری در افغانستان است، ترامپ ممکن است با سیاست‌های تقابلی، مانند افزایش فشارهای اقتصادی بر چین و تقویت همکاری‌های استراتژیک با هند، برخورد کند. این امر می‌تواند سبب افزایش تنش‌های ژئوپلیتیک در منطقه شود و تعادل قدرت را تغییر دهد. همچنین، سیاست‌های ترامپ در قبال ایران و تلاش برای مهار نفوذ روسیه در افغانستان می‌تواند سبب شکل‌گیری ائتلاف‌های جدید و پیچیده‌تر شدن معادلات سیاسی منطقه‌‌ای شود.

4.‌ پیامدهای اقتصادی و کمک‌های بین‌المللی
افغانستان به‌شدت به کمک‌های بین‌المللی و حمایت‌های مالی خارجی وابسته است. سیاست‌های ترامپ در قبال کمک‌های خارجی و سازمان‌های بین‌المللی می‌تواند تأثیر مستقیمی بر اقتصاد ضعیف این کشور داشته باشد. اگر ترامپ کمک‌های مالی را کاهش دهد یا شرایط سخت‌گیرانه‌تری برای ارائه آن‌ها وضع کند، دولت طالبان ممکن است با مشکلات شدیدتری در تأمین نیازهای اقتصادی و خدمات اجتماعی مواجه شود. این وضعیت می‌تواند منجر به تشدید بحران انسانی و افزایش بی‌ثباتی شود. بنابراین می‌توان گفت که پیروزی ترامپ در انتخابات می‌تواند چشم‌انداز تحولات افغانستان را به‌طور چشمگیری تغییر دهد. از یک سو، ممکن است به کاهش نقش مستقیم آمریکا در امور داخلی افغانستان منجر شود و ممکن است به اعادۀ حیثیت آمریکا در امر خروج از افغانستان تمرکز صورت بگیرد که در این صورت امکان حضور آمریکا در برخی از پایگاه‌های نظامی مثل بگرام به دلایل مختلف نیز متصور است. از سوی دیگر می‌تواند به پیچیدگی‌های جدید در روابط منطقه‌ای و افزایش چالش‌های استراتژیک منجر شود. در این میان، افغانستان با وضعیت چندوجهی روبه‌رو خواهد بود.

#ترامپ #ایالات_متحده_آمریکا
#دولت_جدید #معادله_چندوجهی #سیاست_در_افغانستان
#کشورهای_اروپایی #کشورهای_آسیایی #روسیه #چین #ایران

درباره ی Ashraf Sarem

مطلب پیشنهادی

پیام تبریکی حزب شهروندان افغانستان به مناسبت انتخاب مجدد جناب استاد سرور دانش به عنوان رئیس حزب عدالت و آزادی

حزب شهروندان افغانستان مراتب تبریکات صمیمانه خویش را به جناب استاد دانش و تمامی اعضای …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *